مقدمه
لاکتوباسیلوس، شایعترین فلور طبیعی واژن است که در حفظ شرایط میکروبیولوژی واژن اهمیت زیادی دارد. بر هم خوردن فلور طبیعی واژن، زمینه ابتلاء به عفونتهای قارچی را فراهم میآورد. استفاده از آنتیبیوتیکها، فلور طبیعی واژن را بر هم میزند و با کاهش تعداد لاکتوباسیلها و دیگر ارگانیسمهای فلور طبیعی، امکان رشد بیشتر قارچها (از جمله کاندیدا) را فراهم میکند [1] واژینیتها شایعترین دلیل مراجعه زنان در سنین باروری به مراکز درمانی میباشند [2] واژینیت کاندیدایی، دومین عفونت شایع واژن است [4، 3].
کاندیداها دستهای از مخمرهای مهم در پزشکی هستند که بوسیله بلاستوکوئیدیا، تکثیر حاصل مینمایند و قادرند میسیلیوم کاذب یا حقیقی تولید کنند. تعداد مخمرهای پاتوژن بسیار زیاد است ولی ارگانیسمی که اغلب باعث ایجاد بیماری میشود، کاندیدا آلبیکانس است. کاندیدیازیس یک عفونت حاد تا تحت حاد است که بوسیله انواع کاندیدا ایجاد میشود. در این عفونت، قارچ ممکن است تولید ضایعاتی در دهان، واژن، پوست، ناخنها، برونش یا ریه نموده، یا به صورت بیماری منتشر در آمده و باعث سپتی سمی، آندوکاردیت و مننژیت شود. دیابت کنترل نشده، درمان با آنتیبیوتیکها، قرصهای ضد حاملگی خوراکی و بالاخره حاملگی، زمینه را برای کاندیدیازیس واژن فراهم مینمایند. کاندیدیا یا برفک، دومین فرم شایع ولوواژینیت در آمریکا است (27-25 درصد کل موارد) و حدود 75 درصد زنان در طی عمر خود حداقل یک بار کاندیدیاز ولوواژینال را تجربه میکنند [7، 6]. به طوری که ابتلای واژن به عفونتهای باکتریایی (30-35 درصد) شایعترین علت عفونتهای واژینال است و بعد از آن ولوو و واژینال کاندیدیازیس (20-25 درصد) و سپس تریکومونیازیس (10 درصد) میباشد [8].
عواملی که باعث استعداد ابتلاء به کاندیدیاز واژن میشوند شامل: آنتیبیوتیک تراپی، بارداری، دیابت ملیتوس کنترل نشده، استفاده از کنتراسپتیوهای خوراکی (بویژه فرمولاسیون با دوز بالا)، سرکوب سیستم ایمنی و پوشیدن لباسهای زیر تنگ و مصنوعی هستند. شایعترین علامت ولوواژینیت کاندیدیایی، خارش و سپس سوزش واژن است، میباشند [6-1]. یکی دیگر
از علائم ترشح است که ترشحات میتواند آبکی تا غلیظ و یکنواخت باشد. سوزش واژن، درد هنگام مقاربت، سوزش ولو و حساسیت ولو ممکن است وجود داشته باشد [4-1]. روشهای مختلفی جهت درمان عفونت کاندیدیایی توصیه شده است که از بین روشهای دارویی، داروهای موضعی آزول، متداولترین روش درمان آن است. درمانهای موضعی با آزولها مانند کلوتریمازول در 80-70 درصد موارد باعث از بین رفتن علائم و کشت منفی میشود. علائم معمولاً طی 2-3 روز از بین میروند [9، 4]. کلوتریمازول داروی ضدقارچی است که به صورت کرم واژینال، محلول موضعی و قرص واژینال استفاده شده اما در کنار خاصیت درمانی دارای عوارضی همچون کهیر، تاول، سوزش، خارش و سایر علائم تحریکی است [10].
امروزه به دنبال استفاده وسیع از آزولها موارد شکست درمان و مقاومت گونههای مختلف کاندیدا نسبت به این ترکیبات دارویی در حال افزایش است که این مسأله منجر به ظهور گونههای مقاوم شده است [11]. این مشکل بخصوص در بیمارانی که به عفونتهای کاندیدایی مبتلا هستند و از داروهای فلوکونازول، کلوتریمازول و کتوکونازول استفاده میکنند، بسیار مشهود است [12]. امروزه یکی از معضلات بزرگ پزشکی ایجاد مقاومت در میکروارگانیسمهای مولد بیماری نسبت به داروها میباشد. هوریوچی در این زمینه مینویسد: از آنجایی که روز به روز مقاومت باکتریها نسبت به آنتیبیوتیکها زیادتر میشود، نیاز فوری به کشف یا توسعه داروهای جدید و مؤثر برای درمان این عفونتها وجود دارد [13].
از دیگر روشهای درمانی، روشهای غیردارویی میباشد که از این بین میتوان به دوش واژینال با بتادین، مصرف داخل واژینال محلول ویوله دوژانسیه 1 درصد، استفاده از ویتامینهای
E،
B ،
C ،
A و روی، کاهش مصرف قند، شکر، قهوه و قطع مصرف دخانیات و الکل، خوردن ماست غیرپاستوریزه، دوش واژینال با جوش شیرین و استفاده از ژل شیرینبیان اشاره کرد [4-1]. وجود محدودیتهایی نظیر تعداد کم انواع داروهای ضد قارچی، سمی بودن آنها برای سلولهای بدن یا کاهش حساسیت یک سری از گونههای کاندیدیا به این داروها و عود مکرر بیماری، همواره به عنوان معضل اساسی در درمان این بیماریها مطرح بودهاند [1].
به علـت مـوارد مکـرر عـود بیمـاری و عـوارض جانبی آزولها، درصد زیادی از زنان تمایل به اسـتفاده از درمانهای طبیعی گیاهی دارند [14]. در طب سنتی برخی از گیاهان به عنوان گیاهانی با فعالیت ضد قارچی شناخته شدهاند [16، 15]. یکی از گیاهان دارویی ارزشمند، گیاه درمنه است. این گیاه با نام محلی جوشن و نام فارسی درمنه ایرانی و نام علمی آرتمیاپرسیکا
(Artemisa persica) میباشد [18، 17].
درمنه، گیاهی علفی، پایا و خودرو از تیره کاسنی، با ساقه دارای قاعده چوبی پوشیده از تار، ارتفاع 120-90 سانتیمتر و برگ فشرده میباشد که در ارتفاعات بالا و برفگیر لرستان بخصوص گرین میروید [18]. قسمتهای مورد استفاده آن شامل: گل خشک شده و سرشاخههای گلدار و ترکیبات آن شامل: اسانس، مواد معدنی، رزین، سانتونین، اسیدهای چرب فرّار و آرته میزین است [21-17].
از آن به عنوان ضدعفونیکننده، بادشکن، اشتهاآور، ضد انگل آسکاریس، تببر و مسکّن دردهای احشایی و در خانه به صورت چاشنی غذاهای گوشتی نیز استفاده میشود و در گذشته برای تسکین دردهای عصبی و به عنوان تسهیلکننده انقباضات رحم در هنگام زایمان استفاده میکردند [21-17].
حکیمی میبدی و همکاران (1381) مطالعهای را با هدف بررسی اثر اسانس درمنه در درمان کاندیدا در محیط کشت انجام دادند. یافتههای این مطالعه نشان داد که درمنه دارای اثرات ضد قارچی بوده و نسبت 1:512 کمترین رقتی از اسانس است که قادر است رشد کاندیداآلبیکنز را مهار کند [22].
نائینی و همکاران (1387) مطالعهای را با هدف بررسی اثرات اسانس و عصاره 50 گیاه دارویی ایران بر روی گونههای استاندارد کاندیدا آلبیکنز در شرایط آزمایشگاهی و با استفاده از روش عصارهگیری انجام دادند. نتایج نشان داد که درمنه دارای مواد مؤثری میباشد، که توانایی ممانعت از رشد کاندیدا را در حد نیستاتین، کتوکونازول و آمفوتریسین دارد. همچنین اسانس درمنه علاوه بر بیشترین میزان استحصال (5/1 درصد) در مهار رشد
کاندیدا از عصاره آبی، اتانولی و استونی قویتر است [23].
کتیرایی و همکاران (1387) مطالعهای را با هدف
مقایسه حداقل غلظت مهاری اسانس درمنه، آویشن شیرازی و شمعدانی بر رشد گونههای کاندیدا آلبیکنز مقاوم و حساس به آزولها انجام دادند. نتایج نشان داد اسانس درمنه، آویشن شیرازی و شمعدانی با غلظتهای مشابه بر گونههای کاندیدایی حساس و مقاوم به دارو مؤثر هستند. پژوهشگران در این مطالعه پیشنهاد کردند، با توجه به مقاومت برخی از گونههای مختلف کاندیدا به آزولها، این اسانسها میتوانند جانشین مناسبی برای داروهای شیمیایی جهت درمان عفونتهای کاندیدایی مقاوم و غیرمقاوم باشند [12].
این گیاه در کتب طب سنتی و برخی از مطالعات صورت گرفته به عنوان گیاهی ضد التهاب [24]، ضد قارچ [25]، ضد دیابت [26] میباشد. درنتیجه با توجه به شیوع بالای عفونت کاندیدایی مهبلی و عوارض ناخوشایند آزولها و همچنین مقاومت به آنها [26] و توجه روزافزون به استفاده از داروهای گیاهی به دلیل عوارض جانبی کمتر و مقاومت دارویی کمتر نسبت به آنها محقق برآن شد تا مطالعهای را با هدف تعیین تأثیر کرم مهبلی درمنه و کلوتریمازول بر عفونت کاندیدیایی مهبل در زنان غیر باردار انجام دهد.
مواد و روشها
این کارآزمایی بالینی (با کد ثبت
IRCT2016121831454N1) و سه سوکور بر روی کلیه زنان غیرباردار واقع در سنین باروری و مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی تاجرآباد و بازه شیخ شهر مشهد در سال 1396-1395 انجام شد. این مراکز به علت تعداد بالای مراجعات جهت معاینات زنان انتخاب شدند. حجم نمونه با ضریب اطمینان 95 درصد و توان 80 درصد و با در نظر گرفتن نرخ ریزش 20 درصد، با کمک نرمافزار
pass ، در هر گروه 36 نفر و در مجموع 72 نفر محاسبه شد، در ابتدای مطالعه 72 نفر وارد پژوهش شدند که 7 نفر به علت نداشتن شرایط ادامه پژوهش از مطالعه خارج شده و تجزیه و تحلیل نهایی بر روی 65 نفر انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل: سواد خواندن و نوشتن، رضایت به شرکت در مطالعه، محدوده سنی 49 – 15 سال، تاهل، فقدان هرگونه بیماری شناخته شده طبی و روانی، عدم سابقه حساسیت به کلوتریمازول و کاسنی، عدم بارداری و شیردهی، عدم استفاده از
IUD و روشهای هورمونی جلوگیری از بارداری، عدم ابتلا به ولوواژینیت کاندیدایی راجعه، عدم استفاده از ضد قارچهای خوراکی یا موضعی جهت درمان عفونت مهبلی، کسب حداقل نمره 3 از 18 از علائم نشانهها و معیارهای عفونت کاندیدایی مهبل (طبق پرسشنامه) و جواب آزمایشگاهی مثبت از نظر کاندیدا بود و معیارهای خروج از مطالعه شامل: وقوع حادثه ناگوار، وقوع بارداری، بیش از یک بار فراموشی مصرف دارو، بیش از یک بار نزدیکی بدون استفاده از کاندوم و عدم تحمل یا ایجاد حساسیت به داروی تجویز شده بود.
با رعایت نکات اخلاقی و کسب موافقت کتبی از بیمار، ابتدا شرایط ورود و خروج در وی بررسی شده و چنانچه طبق فرم علائم عفونت کاندیدیایی مهبل (بر اساس معیار تشخیص بالینی عفونت کاندیدایی مهبل که شامل التهاب، خارش، ترشح، سوزش و درد هنگام مقاربت است، به هر یک از آیتمها نمره بین 3-1 تعلق میگیرد که در مجموع 18 امتیاز میباشد. بیماری که حداقل نمره 3 را کسب کند، از نظر بالینی مبتلا به عفونت میباشد.) حداقل نمره 3 را کسب مینمود، به عنوان نمونه انتخاب میشد. سپس فرم انتخاب واحد پژوهش و فرم مصاحبه شماره یک توسط پژوهشگر برای ایشان تکمیل شده و نمونه ترشحات مهبلی بوسیله یک سواپ از کولدوساک خلفی مهبل گرفته و به آزمایشگاه جهت انجام کشت در محیط کشت سابورودکستروز آگار و انجام آزمایش مستقیم ارسال میشد. در آزمایشگاه انجام کشت در محیط سابوردکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل و جنتامایسین (
Sabouraud Dextrose Agar+Cloramphenicol+Gentamicine-2059) ساخت شرکت
conda انجام شد و پس از رشد کلونیهای کاندیدایی شناسایی گونهها با استفاده از محیط کشت اختصاصی کاندیدا (
HiCrome Candida Diffrential Aagar1297A-india) ساخت شرکت
Himedia انجام شد. بلافاصله پس از دریافت نمونهها، در آزمایشگاه با استفاده از سواپ نمونه روی محیط کشت سابورودکستروز آگار و کلرامفنیکل (
SC) کشت داده شده و به مدت 48 ساعت در انکوباتور 37 درجه سانتیگراد نگهداری میشد. پس از انجام کشت، از باقیمانده نمونه لام مستقیم مرطوب با پتاس (
KOH) 15 درصد تهیه و با عدسی
X 40 مشاهده شد.
در این مرحله در صورت مثبت بودن نمونه میسلیومهای کاذب و بلاستوکونیدیهای کاندیدا قابل مشاهده بود. پس از مشخص شدن نتیجه کشت اولیه روی محیط
SC، مقداری از کلنیها به صورت سفرهای روی محیط افتراقی کروم آگار
Himedia به جهت تعیین گونه کاندیدا پاساژ
) کشت مجدد از محیط کشت اولیه بر روی محیط کشت دوم
( داده شد و به مدت 24 تا 48 ساعت در انکوباتور 37 درجه سانتیگراد نگهداری میشد. پس از گذشت زمان لازم با توجه به جدول راهنمای محیط کشت و با توجه به تغییر رنگ ایجاد شده در محیط کشت گونه کاندیدا موردنظر تعیین میشدند. در صورتی که بیمار بر اساس نتایج کشت آزمایشگاهی مبتلا به عفونت کاندیدایی (کاندیدا آلبیکنز، گلابرالاتا، تروپیکالیس و سایر گونهها) مهبل شناخته میشد، با تخصیص تصادفی به کمک اعداد صفر و یک در یکی از دو گروه درمانی قرار میگرفت. از نظر اخلاقی چون جواب کشت 72-48 ساعت بعد آماده میشد، در کلیه بیمارانی که طبق فرم علائم عفونت کاندیدیایی مهبل حداقل نمره 3 را کسب مینمودند درمان شروع شده و چنانچه جواب کشت منفی گزارش میشد، درمان قطع و در صورتی که مثبت گزارش میشد، به عنوان نمونه قطعی وارد پژوهش میشد. هر کدام از گروهها به مدت یک هفته تحت درمان با کرم کلوتریمازول 1 درصد ساخت شرکت داروسازی ابوریحان (یک اپلیکاتور شبانه) یا کرم مهبلی درمنه 1/0 درصد ساخت دانشکده داروسازی مشهد (یک اپلیکاتور شبانه) قرار میگرفتند. از بیمار خواسته میشد به مدت یک هفته هر شب یک اپلیکاتور (5 گرم) کرم را داخل مهبل فرو برده و محتوی آن را خالی نماید. یک هفته ±24 ساعت پس از اتمام کرم مهبلی موفقیت درمانی در دو گروه کنترل و مداخله اندازهگیری و مقایسه شد. در این تحقیق موفقیت درمانی به صورت منفی شدن کشت از نظر کاندیدا بود. ابزار گرداوری اطلاعات شامل: فرم انتخاب واحدهای پژوهش و جدول معیارها، شدت علائم و نشانههای عفونت کاندیدیایی مهبل، فرم مشخصات فردی و خانوادگی، اطلاعات مامایی و زنان، اطلاعات بهداشتی و اطلاعات مربوط به عفونت کاندیدیایی، فرم نتایج آزمایشگاهی قبل و بعد از درمان و پاسخ به درمان بر اساس علائم بالینی، فرم حذف حین پژوهش، چک لیست مصرف دارو و علائم بیماری در طول دوره درمان بود. روایی تمامی فرمها به صورت روایی محتوی تهیه شد. پایایی فرمها نیز به روش پایایی همارز (توافق ارزیابها 90%
r=) تأیید شد.
طرز تهیه دارو: جهت جمعآوری گونه
Artemisia kulbadica، سرشاخههای گلدار این گونه در اواخر تابستان (زمان گلدهی) در تاریخ 20/5/93 از خراسان شمالی شهرآباد جاده مراوه تپه جمعآوری شد. اندامهای هوایی بعد از جمعآوری در مکانی دور از نور مستقیم خورشید (انبار گیاهان دارویی دانشکدهی داروسازی مشهد) و با تهویه مناسب خشک شد. شناسایی گیاه توسط هرباریوم دانشکده داروسازی مشهد انجام و یک نمونه به شماره هرباریومی (10178) ضبط شد. تهیه اسانس با استفاده از 300 گرم سرشاخه های هوایی گیاه شناسایی شده به روش تقطیر با آب انجام گرفت. بدینترتیب که پودر گیاه را درون بالن دستگاه اسانسگیری ریخته و تا 3/2 حجم آن آب مقطر اضافه شد. بعد از جوش آمدن آب و مشاهده اولین قطرات اسانس در بخش جمعکننده عمل اسانسگیری تا ثابت ماندن حجم اسانس در این بخش، ادامه پیدا کرد. بعد از پایان عمل اسانسگیری، اسانس جمعآوری شده توسط یک سرنگ انسولین به ویال تمیز انتقال داده شده به منظور آبگیری کامل از اسانس مقدار کمی سولفات سدیم بدون آب به آن اضافه شد و بعد از شفاف شدن اسانس با استفاده از سرنگ شیشهای تمیز اسانس برداشته شده و حجم آن یادداشت شد. تا شروع اجرای مراحل بعدی ویال محتوی اسانس با فویل آلومینیوم پوشانده و در فریزر با دمای 17- درجه سانتیگراد قرار داده شد. جهت شناسایی اسانس گیاه با روش گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنجی جرمی
(GC-MS)، اسانس حاصل از تقطیر، به کمک دستگاه گاز کروماتوگراف – طیفسنج جرمی شرکت
Agilent مدل 5975 دمای اتاقک تزریق 280 درجه سانتیگراد میزان تزریق یک میکرولیتر تزریق به صورت
Spilit 1:50 مجهز به ستون کروماتوگرافی
HP-5ms به طول 30 متر و قطر داخلی 25/0 میلیمتر و ضخامت روکش فیلم 25/0 میکرو متر که در برنامهریزی دمایی آن به صورت دمای 50 درجه سانتیگراد به مدت پنج دقیقه سپس افزایش دما از 50 تا 250 درجه با سرعت 3 درجه در هر دقیقه افزایش دما کار میکند. قسمت دتکتور طیفسنج جرمی از نوع چهارقطبی با دمای اتاقک یونیزاسیون 280 درجه سانتیگراد انرژی یونیزاسیون 70 الکترون ولت و شدت جریان یونیزاسیون 150 میکرو آمپر مبادرت به جمعآوری اطلاعات جرمی در محدوده جرمی 35 تا 465 کرده است. شناسایی ترکیبات بر اساس مقایسه طیفهای جرمی به دست آمده با طیف جرمهای استاندارد کتابخانهی دستگاه
Wiley7n و رفرنس آدامس
(Adams R.P) (2007) با به کارگیری پارامترهای اندیس کواتس و زمان نگهداری انجام گرفت. جهت شناسایی ترکیبات و دستهبندیهای ترکیبات شیمیایی موجود در اسانس از دستگاه
GC-MS استفاده شد. برای ساخت یک کیلوگرم کرم مهبلی درمنه با نظر استاد مشاور داروساز دوز 1/0 درصد انتخاب شده و از فرمولاسیون ابتدایی کرمهای واژینال حاوی متیل پارابن 25/0 گرم، پروپیل پارابن 15/0 گرم سدیم لوریل سولفات 10 گرم پروپیلن گلایکول 120گرم استئاریل الکل 250 گرم وایت پترولئوم 250 گرم و 370 گرم آب مقطر استریل استفاده شد. جهت تهیه کرم مهبلی، اجزای فاز آلی (استئاریک اسید 10 درصد، استیل الکل 5 درصد، اسپرماستی 5 درصد) توزین شده و داخل بشر درون بن ماری با دمای 70 درجه قرار داده شد تا به صورت مایع درآید. اجزای فاز مایع (گلیسیرین 5 درصد، تری اتانل آمین 2 درصد، متیل پارابن 1/0 درصد، آب مقطر حدود 73 درصد) در بشر مجزا درون بن ماری 70 درجه هم زده شد. پس از هم دما شدن دوفاز، فاز آلی آرام آرام و حین هم زدن به فاز آبی افزوده شده و پس از هموژن شدن همزدن را در دمای اتاق ادامه داده تا مخلوط حاصل به دمای حدود 40 درجه برسد. اسانس درمنه به میزان 1/0 درصد قطره قطره و با استفاده از سرنگ انسولین به مخلوط فوق افزوده شده و بخوبی تا یکنواختی کامل فرآورده، هم زده شد. بعد از آماده شدن، کرم با رعایت شرایط استریل وارد تیوپهای تهیه شده، گردید.
پس از جمعآوری و کدگذاری دادهها، تجزیه و تحلیل با نرمافزار آماری
SPSS نسخه 24 و با استفاده از آزمونهای آمار توصیفی و تحلیلی نظیر کلوموگروف- اسمیرنوف، کروسکالوالیس، منویتنی، ویلکاکسون، کایاسکوئر و تست دقیق فیشر استفاده شد. کلیه آزمونهای آماری با احتساب فاصله اطمینان 95 درصد و ضریب الفای 05/0 درصد انجام شد. در این مطالعه
p کمتر از 05/0 معنیدار تلقی شد. در این مطالعه کدهای اخلاقی مربوط به معاهده هلسینکی رعایت شد.
نتایج
جهت شناسایی ترکیبات و دستهبندیهای ترکیبات شیمیایی
موجود در اسانس از دستگاه
GC-MS استفاده شد که نتایج آنالیز به شرح ذیل میباشد (جدول شماره 1).
بررسی مشخصات فردی واحدهای پژوهش نشان داد، میانگین سنی در گروه درمنه 1/7±5/32 سال و در گروه کلوتریمازول 6/7±1/33 سال بود. اکثر شرکتکنندگان سواد ابتدایی داشته و خانهدار بودند. تفاوت آماری معنیداری از نظر سن، شاخص توده بدنی و مدت ابتلا به عفونت قارچی، رعایت نکات بهداشتی، متوسط مدت زمان قاعدگی و علائم بیماری مهبلی، در دو گروه درمانی مشاهده نشد و از این نظر هر دو گروه همگن بودند (05/0
P>). همچنین تفاوت آماری معنیداری از نظر تحصیلات بیمار و همسر، شغل بیمار و همسر، در دو گروه درمانی مشاهده نشد (جدول شماره 2).
نتایج مطالعه نشان داد موفقیت درمان بر اساس نتایج کشت در گروه درمنه 7/66 درصد و در گروه کلوتریمازول 6/80 درصد بود که بر اساس آزمون کای اسکوئر بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (199/0=
P) (جدول شماره 3).
همچنین قبل از درمان میانگین نمره نشانههای عفونت کاندیدایی مهبل در افراد مورد مطالعه در گروه درمنه 9±4/13 و در گروه کلوتریمازول 0/4±7/12 بود که با توجه به آزمون تی مستقل این تفاوت معنیدار نبود (215/0=
P). بعد از درمان نمره نشانههای کاندیدایی مهبل در افراد مورد مطالعه در گروه درمنه 2/5±2/6 و در گروه کلوتریمازول 6/1±6/6 بود که بر اساس آزمون من ویتنی تفاوت معنیدار نبود (518/0=
P). در گروه درمنه کاهش نمره نشانههای کاندیدایی مهبل در افراد مورد مطالعه 1/4±4/7 و در گروه کلوتریمازول 8/3±0/6 بود. بر اساس آزمون من ویتنی تفاوت معنیدار نبود (186/0=
P). آزمون ویلکاکسون نشان داد کاهش نمره نشانههای عفونت کاندیدایی مهبل قبل و بعد از درمان در هر دو گروه درمنه (001/0
P<) و کلوتریمازول (001/0
P<) معنیدار است (جدول شماره 4).
در زمینه رضایت از روش درمان 100 درصد بیماران در گروه کلوتریمازول و 5/93 درصد در گروه درمنه از روش درمانی خود رضایت داشتند (231/0
P=). آزمونهای آماری تفاوت معنیداری را در زمینه رضایت از روش درمان در دو گروه نشان ندادند (05/0
P>).