|
|
 |
 |
|
 |
|
 |
|
Volume 2, Issue 72 (11-2019) |
 |
|
|
 |
|
 |
A Review on Therapeutic Effects of Tribulus terrestris |
P. 1-22 |
 |
L Naseri, M Akbari bazm, M Khazaei * |
|
Abstract
(284 Views) |
Full-Text (PDF)
(149 Downloads)
|
 |
Role of Medicinal Herbs in the Development of Renal Adverse Effects: A Review Study |
P. 23-45 |
 |
E Abdollahi, M Khodaparast, F Kiashi, M Hoormand * |
|
Abstract
(182 Views) |
Full-Text (PDF)
(80 Downloads)
|
 |
A Complete Review on the Genus Vaccinium and Iranian Ghareghat |
P. 46-65 |
 |
T Hasanloo *, M Jafarkhani Kermani, YA Dalvand, Sh Rezazadeh |
|
Abstract
(187 Views) |
Full-Text (PDF)
(56 Downloads)
|
 |
The Prophylactic Effect of Cuminum cyminum Extract on Gastric Residual Volume in Traumatic Patients under Ventilator Hospitalized in Intensive Care Unit |
P. 66-80 |
 |
SR Babaei-Abandansari, M Bagheri-Nesami *, A Gholipour-Baradari, J Yazdani-cherati, SS Yosefi |
|
Abstract
(187 Views) |
Full-Text (PDF)
(65 Downloads)
|
 |
Changes in Essential Oil Content and Composition of Peppermint (Mentha piperita L.) in Responses to Nitrogen Application |
P. 81-97 |
 |
M Seif Sahandi, A Mehrafarin *, F Khalighi-Sigaroodi, M Sharifi |
|
Abstract
(186 Views) |
Full-Text (PDF)
(83 Downloads)
|
 |
The Effect of Ginger on Primary Dysmenorrhea in Students of Qazvin University of Medical Sciences |
P. 98-106 |
 |
H Pakniat, ES Hajiseyed Javadi *, Z Golmohammadi, M Ashrafi |
|
Abstract
(255 Views) |
Full-Text (PDF)
(59 Downloads)
|
 |
Therapeutic Application of Achillea millefolium L. in Female Reproductive Diseases from the Viewpoint of Persian Medicine and Current Medicine |
P. 107-121 |
 |
S Zakeri, N Gorji *, R Moeini, Z Memariani |
|
Abstract
(191 Views) |
Full-Text (PDF)
(66 Downloads)
|
 |
Effect of Jasmonic Acid on Physiological and Phytochemical Attributes and Antioxidant Enzymes Activity in Safflower (Carthamus tinctorius L.) under Water Deficient |
P. 122-134 |
 |
R Khademian *, M Ghorbani Nohooji, B Asghari |
|
Abstract
(181 Views) |
Full-Text (PDF)
(72 Downloads)
|
 |
Protective and Therapeutic Effect of Oleoresin of Pistacia atlantica in Acetic Acid-induced Colitis in Rat |
P. 135-148 |
 |
S Farokhi, GhR Bahrami, A Babaie, MH Farzaei * |
|
Abstract
(160 Views) |
Full-Text (PDF)
(50 Downloads)
|
 |
Therapeutic Effects of Hesperetin and Nano Hesperetin on Ketamine-Induced Hepatotoxicity |
P. 149-159 |
 |
A Hajizadeh Moghadam *, M Parhizkar, R Sirafi, S Khanjani Jelodar, S Khanjani Jelodar |
|
Abstract
(154 Views) |
Full-Text (PDF)
(53 Downloads)
|
 |
Effect of Gamma Irradiation on Growth and Trigonelline Content in Hairy Root of Iranian Fenugreek (Trigonella foenum-graecum L.) |
P. 160-169 |
 |
R Ashrafi Parchin, AA Nasrollah Nezhad Ghomi *, H Naghdi Badi, A Eskandari, S Navabpour, A Mehrafarin |
|
Abstract
(153 Views) |
Full-Text (PDF)
(57 Downloads)
|
 |
A Comparative Study on the Effect of Artemisia and Clotrimazole Vaginal Cream on Vaginal Candida Infection on Non-Pregnant Women in Fertile Age in Mashhad in 2016-2017: A Triple Blind Clinical Trial |
P. 170-182 |
 |
S Ebrahimzadeh Zgemi, N Golmakani, MJ Asili, A Naseri, Z Mohebbi Dehnavi, Z Kamali, A Saber mohammad * |
|
Abstract
(170 Views) |
Full-Text (PDF)
(49 Downloads)
| Highlights
بررسی مقایسهای تأثیر کرم مهبلی درمنه و کلوتریمازول بر عفونت کاندیدایی مهبل بر روی زنان غیرباردار واقع در سنین باروری شهر مشهد در سال 1396-1395: کارآزمایی بالینی سه سوکور
سمیرا ابراهیمزاده ذگمی1، ناهید گلمکانی2، سیدجواد اصیلی3، علی ناصری4، زهرا محبی دهنوی5، زهرا کمالی6، آلا صابرمحمد7*
- عضو هیأت علمی گروه مامایی، دانشجوی دکترای بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
- استادیار مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
- استادیارگروه فارماکولوژی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
- دانشیار قارچ شناسی پزشکی، گروه انگل شناسی و قارچ شناسی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
- مربی مامایی، دانشکده پرستاری مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
- کارشناسی ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
- کارشناسی ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
*آدرس مکاتبه: خراسان رضوی، مشهد، خیابان دانشگاه، چهارراه دکترا، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، کدپستی: 91388-13944
تلفن: 09159516438، نمابر: 38413006 (051)
پست الکترونیک: saberma921@mums.ac.ir
تاریخ دریافت: 1/10/96 تاریخ تصویب: 4/6/97
چکیده
مقدمه: حدود 75 درصد زنان در طی عمر خود حداقل یک بار به کاندیدیاز ولوواژینال مبتلا میشوند. کلوتریمازول داروی ضدقارچی است که در کنار خاصیت درمانی دارای عوارضی میباشد و درصد زیادی از زنان تمایل به اسـتفاده از درمانهای طبیعی گیاهی دارند. یکی از درمانهای گیاهی استفاده از گیاه درمنه است که دارای فعالیت ضد قارچی میباشد.
هدف: این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر کرم مهبلی درمنه و کلوتریمازول بر عفونت کاندیدایی مهبل بر روی زنان غیرباردار انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سوکور، بر روی 72 زن غیرباردار در شهر مشهد طی سالهای 1396- 1395 انجام شد. واحدهای پژوهش بعد از تأیید ابتلا به عفونت کاندیدایی و رضایت کتبی، با تخصیص تصادفی به دو گروه (دریافتکننده کرم مهبلی درمنه و دریافتکننده کرم مهبلی کلوتریمازول) تقسیم شده و به مدت هفت شب تحت درمان قرار گرفتند. پس از اتمام درمان و تکمیل پرسشنامهها، دادهها با نرمافزار SPSS (نسخه 24) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: بعد از درمان نمره نشانههای کاندیدایی مهبل در افراد مورد مطالعه در گروه درمنه و کلوتریمازول بر اساس آزمون من ویتنی معنیدار نبود (518/0=P). آزمون ویلکاکسون نشان داد کاهش نمره نشانههای عفونت کاندیدایی مهبل قبل و بعد از درمان در هر دو گروه درمنه (001/0P<) و کلوتریمازول (001/0P<) معنیدار بود.
نتیجهگیری: با توجه به اثرگذاری مشابه درمنه و کلوتریمازول میتوان درمنه را به عنوان درمان جایگزین در عفونت کاندیدایی مهبل به دلیل عوارض جانبی کمتر استفاده نمود.
گلواژگان: درمنه، زنان، سن باروری، عفونت، کاندیدیا، کلوتریمازول
مقدمه
لاکتوباسیلوس، شایعترین فلور طبیعی واژن است که در حفظ شرایط میکروبیولوژی واژن اهمیت زیادی دارد. بر هم خوردن فلور طبیعی واژن، زمینه ابتلاء به عفونتهای قارچی را فراهم میآورد. استفاده از آنتیبیوتیکها، فلور طبیعی واژن را بر هم میزند و با کاهش تعداد لاکتوباسیلها و دیگر ارگانیسمهای فلور طبیعی، امکان رشد بیشتر قارچها (از جمله کاندیدا) را فراهم میکند [1] واژینیتها شایعترین دلیل مراجعه زنان در سنین باروری به مراکز درمانی میباشند [2] واژینیت کاندیدایی، دومین عفونت شایع واژن است [4، 3].
کاندیداها دستهای از مخمرهای مهم در پزشکی هستند که بوسیله بلاستوکوئیدیا، تکثیر حاصل مینمایند و قادرند میسیلیوم کاذب یا حقیقی تولید کنند. تعداد مخمرهای پاتوژن بسیار زیاد است ولی ارگانیسمی که اغلب باعث ایجاد بیماری میشود، کاندیدا آلبیکانس است. کاندیدیازیس یک عفونت حاد تا تحت حاد است که بوسیله انواع کاندیدا ایجاد میشود. در این عفونت، قارچ ممکن است تولید ضایعاتی در دهان، واژن، پوست، ناخنها، برونش یا ریه نموده، یا به صورت بیماری منتشر در آمده و باعث سپتی سمی، آندوکاردیت و مننژیت شود. دیابت کنترل نشده، درمان با آنتیبیوتیکها، قرصهای ضد حاملگی خوراکی و بالاخره حاملگی، زمینه را برای کاندیدیازیس واژن فراهم مینمایند. کاندیدیا یا برفک، دومین فرم شایع ولوواژینیت در آمریکا است (27-25 درصد کل موارد) و حدود 75 درصد زنان در طی عمر خود حداقل یک بار کاندیدیاز ولوواژینال را تجربه میکنند [7، 6]. به طوری که ابتلای واژن به عفونتهای باکتریایی (30-35 درصد) شایعترین علت عفونتهای واژینال است و بعد از آن ولوو و واژینال کاندیدیازیس (20-25 درصد) و سپس تریکومونیازیس (10 درصد) میباشد [8].
عواملی که باعث استعداد ابتلاء به کاندیدیاز واژن میشوند شامل: آنتیبیوتیک تراپی، بارداری، دیابت ملیتوس کنترل نشده، استفاده از کنتراسپتیوهای خوراکی (بویژه فرمولاسیون با دوز بالا)، سرکوب سیستم ایمنی و پوشیدن لباسهای زیر تنگ و مصنوعی هستند. شایعترین علامت ولوواژینیت کاندیدیایی، خارش و سپس سوزش واژن است، میباشند [6-1]. یکی دیگر
از علائم ترشح است که ترشحات میتواند آبکی تا غلیظ و یکنواخت باشد. سوزش واژن، درد هنگام مقاربت، سوزش ولو و حساسیت ولو ممکن است وجود داشته باشد [4-1]. روشهای مختلفی جهت درمان عفونت کاندیدیایی توصیه شده است که از بین روشهای دارویی، داروهای موضعی آزول، متداولترین روش درمان آن است. درمانهای موضعی با آزولها مانند کلوتریمازول در 80-70 درصد موارد باعث از بین رفتن علائم و کشت منفی میشود. علائم معمولاً طی 2-3 روز از بین میروند [9، 4]. کلوتریمازول داروی ضدقارچی است که به صورت کرم واژینال، محلول موضعی و قرص واژینال استفاده شده اما در کنار خاصیت درمانی دارای عوارضی همچون کهیر، تاول، سوزش، خارش و سایر علائم تحریکی است [10].
امروزه به دنبال استفاده وسیع از آزولها موارد شکست درمان و مقاومت گونههای مختلف کاندیدا نسبت به این ترکیبات دارویی در حال افزایش است که این مسأله منجر به ظهور گونههای مقاوم شده است [11]. این مشکل بخصوص در بیمارانی که به عفونتهای کاندیدایی مبتلا هستند و از داروهای فلوکونازول، کلوتریمازول و کتوکونازول استفاده میکنند، بسیار مشهود است [12]. امروزه یکی از معضلات بزرگ پزشکی ایجاد مقاومت در میکروارگانیسمهای مولد بیماری نسبت به داروها میباشد. هوریوچی در این زمینه مینویسد: از آنجایی که روز به روز مقاومت باکتریها نسبت به آنتیبیوتیکها زیادتر میشود، نیاز فوری به کشف یا توسعه داروهای جدید و مؤثر برای درمان این عفونتها وجود دارد [13].
از دیگر روشهای درمانی، روشهای غیردارویی میباشد که از این بین میتوان به دوش واژینال با بتادین، مصرف داخل واژینال محلول ویوله دوژانسیه 1 درصد، استفاده از ویتامینهای E، B ، C ، A و روی، کاهش مصرف قند، شکر، قهوه و قطع مصرف دخانیات و الکل، خوردن ماست غیرپاستوریزه، دوش واژینال با جوش شیرین و استفاده از ژل شیرینبیان اشاره کرد [4-1]. وجود محدودیتهایی نظیر تعداد کم انواع داروهای ضد قارچی، سمی بودن آنها برای سلولهای بدن یا کاهش حساسیت یک سری از گونههای کاندیدیا به این داروها و عود مکرر بیماری، همواره به عنوان معضل اساسی در درمان این بیماریها مطرح بودهاند [1].
به علـت مـوارد مکـرر عـود بیمـاری و عـوارض جانبی آزولها، درصد زیادی از زنان تمایل به اسـتفاده از درمانهای طبیعی گیاهی دارند [14]. در طب سنتی برخی از گیاهان به عنوان گیاهانی با فعالیت ضد قارچی شناخته شدهاند [16، 15]. یکی از گیاهان دارویی ارزشمند، گیاه درمنه است. این گیاه با نام محلی جوشن و نام فارسی درمنه ایرانی و نام علمی آرتمیاپرسیکا (Artemisa persica) میباشد [18، 17].
درمنه، گیاهی علفی، پایا و خودرو از تیره کاسنی، با ساقه دارای قاعده چوبی پوشیده از تار، ارتفاع 120-90 سانتیمتر و برگ فشرده میباشد که در ارتفاعات بالا و برفگیر لرستان بخصوص گرین میروید [18]. قسمتهای مورد استفاده آن شامل: گل خشک شده و سرشاخههای گلدار و ترکیبات آن شامل: اسانس، مواد معدنی، رزین، سانتونین، اسیدهای چرب فرّار و آرته میزین است [21-17].
از آن به عنوان ضدعفونیکننده، بادشکن، اشتهاآور، ضد انگل آسکاریس، تببر و مسکّن دردهای احشایی و در خانه به صورت چاشنی غذاهای گوشتی نیز استفاده میشود و در گذشته برای تسکین دردهای عصبی و به عنوان تسهیلکننده انقباضات رحم در هنگام زایمان استفاده میکردند [21-17].
حکیمی میبدی و همکاران (1381) مطالعهای را با هدف بررسی اثر اسانس درمنه در درمان کاندیدا در محیط کشت انجام دادند. یافتههای این مطالعه نشان داد که درمنه دارای اثرات ضد قارچی بوده و نسبت 1:512 کمترین رقتی از اسانس است که قادر است رشد کاندیداآلبیکنز را مهار کند [22].
نائینی و همکاران (1387) مطالعهای را با هدف بررسی اثرات اسانس و عصاره 50 گیاه دارویی ایران بر روی گونههای استاندارد کاندیدا آلبیکنز در شرایط آزمایشگاهی و با استفاده از روش عصارهگیری انجام دادند. نتایج نشان داد که درمنه دارای مواد مؤثری میباشد، که توانایی ممانعت از رشد کاندیدا را در حد نیستاتین، کتوکونازول و آمفوتریسین دارد. همچنین اسانس درمنه علاوه بر بیشترین میزان استحصال (5/1 درصد) در مهار رشد
کاندیدا از عصاره آبی، اتانولی و استونی قویتر است [23].
کتیرایی و همکاران (1387) مطالعهای را با هدف مقایسه حداقل غلظت مهاری اسانس درمنه، آویشن شیرازی و شمعدانی بر رشد گونههای کاندیدا آلبیکنز مقاوم و حساس به آزولها انجام دادند. نتایج نشان داد اسانس درمنه، آویشن شیرازی و شمعدانی با غلظتهای مشابه بر گونههای کاندیدایی حساس و مقاوم به دارو مؤثر هستند. پژوهشگران در این مطالعه پیشنهاد کردند، با توجه به مقاومت برخی از گونههای مختلف کاندیدا به آزولها، این اسانسها میتوانند جانشین مناسبی برای داروهای شیمیایی جهت درمان عفونتهای کاندیدایی مقاوم و غیرمقاوم باشند [12].
این گیاه در کتب طب سنتی و برخی از مطالعات صورت گرفته به عنوان گیاهی ضد التهاب [24]، ضد قارچ [25]، ضد دیابت [26] میباشد. درنتیجه با توجه به شیوع بالای عفونت کاندیدایی مهبلی و عوارض ناخوشایند آزولها و همچنین مقاومت به آنها [26] و توجه روزافزون به استفاده از داروهای گیاهی به دلیل عوارض جانبی کمتر و مقاومت دارویی کمتر نسبت به آنها محقق برآن شد تا مطالعهای را با هدف تعیین تأثیر کرم مهبلی درمنه و کلوتریمازول بر عفونت کاندیدیایی مهبل در زنان غیر باردار انجام دهد.
مواد و روشها
این کارآزمایی بالینی (با کد ثبت IRCT2016121831454N1) و سه سوکور بر روی کلیه زنان غیرباردار واقع در سنین باروری و مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی تاجرآباد و بازه شیخ شهر مشهد در سال 1396-1395 انجام شد. این مراکز به علت تعداد بالای مراجعات جهت معاینات زنان انتخاب شدند. حجم نمونه با ضریب اطمینان 95 درصد و توان 80 درصد و با در نظر گرفتن نرخ ریزش 20 درصد، با کمک نرمافزار pass ، در هر گروه 36 نفر و در مجموع 72 نفر محاسبه شد، در ابتدای مطالعه 72 نفر وارد پژوهش شدند که 7 نفر به علت نداشتن شرایط ادامه پژوهش از مطالعه خارج شده و تجزیه و تحلیل نهایی بر روی 65 نفر انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل: سواد خواندن و نوشتن، رضایت به شرکت در مطالعه، محدوده سنی 49 – 15 سال، تاهل، فقدان هرگونه بیماری شناخته شده طبی و روانی، عدم سابقه حساسیت به کلوتریمازول و کاسنی، عدم بارداری و شیردهی، عدم استفاده از IUD و روشهای هورمونی جلوگیری از بارداری، عدم ابتلا به ولوواژینیت کاندیدایی راجعه، عدم استفاده از ضد قارچهای خوراکی یا موضعی جهت درمان عفونت مهبلی، کسب حداقل نمره 3 از 18 از علائم نشانهها و معیارهای عفونت کاندیدایی مهبل (طبق پرسشنامه) و جواب آزمایشگاهی مثبت از نظر کاندیدا بود و معیارهای خروج از مطالعه شامل: وقوع حادثه ناگوار، وقوع بارداری، بیش از یک بار فراموشی مصرف دارو، بیش از یک بار نزدیکی بدون استفاده از کاندوم و عدم تحمل یا ایجاد حساسیت به داروی تجویز شده بود.
با رعایت نکات اخلاقی و کسب موافقت کتبی از بیمار، ابتدا شرایط ورود و خروج در وی بررسی شده و چنانچه طبق فرم علائم عفونت کاندیدیایی مهبل (بر اساس معیار تشخیص بالینی عفونت کاندیدایی مهبل که شامل التهاب، خارش، ترشح، سوزش و درد هنگام مقاربت است، به هر یک از آیتمها نمره بین 3-1 تعلق میگیرد که در مجموع 18 امتیاز میباشد. بیماری که حداقل نمره 3 را کسب کند، از نظر بالینی مبتلا به عفونت میباشد.) حداقل نمره 3 را کسب مینمود، به عنوان نمونه انتخاب میشد. سپس فرم انتخاب واحد پژوهش و فرم مصاحبه شماره یک توسط پژوهشگر برای ایشان تکمیل شده و نمونه ترشحات مهبلی بوسیله یک سواپ از کولدوساک خلفی مهبل گرفته و به آزمایشگاه جهت انجام کشت در محیط کشت سابورودکستروز آگار و انجام آزمایش مستقیم ارسال میشد. در آزمایشگاه انجام کشت در محیط سابوردکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل و جنتامایسین ( Sabouraud Dextrose Agar+Cloramphenicol+Gentamicine-2059) ساخت شرکت conda انجام شد و پس از رشد کلونیهای کاندیدایی شناسایی گونهها با استفاده از محیط کشت اختصاصی کاندیدا ( HiCrome Candida Diffrential Aagar1297A-india) ساخت شرکت Himedia انجام شد. بلافاصله پس از دریافت نمونهها، در آزمایشگاه با استفاده از سواپ نمونه روی محیط کشت سابورودکستروز آگار و کلرامفنیکل ( SC) کشت داده شده و به مدت 48 ساعت در انکوباتور 37 درجه سانتیگراد نگهداری میشد. پس از انجام کشت، از باقیمانده نمونه لام مستقیم مرطوب با پتاس ( KOH) 15 درصد تهیه و با عدسی X 40 مشاهده شد.
در این مرحله در صورت مثبت بودن نمونه میسلیومهای کاذب و بلاستوکونیدیهای کاندیدا قابل مشاهده بود. پس از مشخص شدن نتیجه کشت اولیه روی محیط SC، مقداری از کلنیها به صورت سفرهای روی محیط افتراقی کروم آگار Himedia به جهت تعیین گونه کاندیدا پاساژ ) کشت مجدد از محیط کشت اولیه بر روی محیط کشت دوم ( داده شد و به مدت 24 تا 48 ساعت در انکوباتور 37 درجه سانتیگراد نگهداری میشد. پس از گذشت زمان لازم با توجه به جدول راهنمای محیط کشت و با توجه به تغییر رنگ ایجاد شده در محیط کشت گونه کاندیدا موردنظر تعیین میشدند. در صورتی که بیمار بر اساس نتایج کشت آزمایشگاهی مبتلا به عفونت کاندیدایی (کاندیدا آلبیکنز، گلابرالاتا، تروپیکالیس و سایر گونهها) مهبل شناخته میشد، با تخصیص تصادفی به کمک اعداد صفر و یک در یکی از دو گروه درمانی قرار میگرفت. از نظر اخلاقی چون جواب کشت 72-48 ساعت بعد آماده میشد، در کلیه بیمارانی که طبق فرم علائم عفونت کاندیدیایی مهبل حداقل نمره 3 را کسب مینمودند درمان شروع شده و چنانچه جواب کشت منفی گزارش میشد، درمان قطع و در صورتی که مثبت گزارش میشد، به عنوان نمونه قطعی وارد پژوهش میشد. هر کدام از گروهها به مدت یک هفته تحت درمان با کرم کلوتریمازول 1 درصد ساخت شرکت داروسازی ابوریحان (یک اپلیکاتور شبانه) یا کرم مهبلی درمنه 1/0 درصد ساخت دانشکده داروسازی مشهد (یک اپلیکاتور شبانه) قرار میگرفتند. از بیمار خواسته میشد به مدت یک هفته هر شب یک اپلیکاتور (5 گرم) کرم را داخل مهبل فرو برده و محتوی آن را خالی نماید. یک هفته ±24 ساعت پس از اتمام کرم مهبلی موفقیت درمانی در دو گروه کنترل و مداخله اندازهگیری و مقایسه شد. در این تحقیق موفقیت درمانی به صورت منفی شدن کشت از نظر کاندیدا بود. ابزار گرداوری اطلاعات شامل: فرم انتخاب واحدهای پژوهش و جدول معیارها، شدت علائم و نشانههای عفونت کاندیدیایی مهبل، فرم مشخصات فردی و خانوادگی، اطلاعات مامایی و زنان، اطلاعات بهداشتی و اطلاعات مربوط به عفونت کاندیدیایی، فرم نتایج آزمایشگاهی قبل و بعد از درمان و پاسخ به درمان بر اساس علائم بالینی، فرم حذف حین پژوهش، چک لیست مصرف دارو و علائم بیماری در طول دوره درمان بود. روایی تمامی فرمها به صورت روایی محتوی تهیه شد. پایایی فرمها نیز به روش پایایی همارز (توافق ارزیابها 90% r=) تأیید شد.
طرز تهیه دارو: جهت جمعآوری گونه Artemisia kulbadica، سرشاخههای گلدار این گونه در اواخر تابستان (زمان گلدهی) در تاریخ 20/5/93 از خراسان شمالی شهرآباد جاده مراوه تپه جمعآوری شد. اندامهای هوایی بعد از جمعآوری در مکانی دور از نور مستقیم خورشید (انبار گیاهان دارویی دانشکدهی داروسازی مشهد) و با تهویه مناسب خشک شد. شناسایی گیاه توسط هرباریوم دانشکده داروسازی مشهد انجام و یک نمونه به شماره هرباریومی (10178) ضبط شد. تهیه اسانس با استفاده از 300 گرم سرشاخه های هوایی گیاه شناسایی شده به روش تقطیر با آب انجام گرفت. بدینترتیب که پودر گیاه را درون بالن دستگاه اسانسگیری ریخته و تا 3/2 حجم آن آب مقطر اضافه شد. بعد از جوش آمدن آب و مشاهده اولین قطرات اسانس در بخش جمعکننده عمل اسانسگیری تا ثابت ماندن حجم اسانس در این بخش، ادامه پیدا کرد. بعد از پایان عمل اسانسگیری، اسانس جمعآوری شده توسط یک سرنگ انسولین به ویال تمیز انتقال داده شده به منظور آبگیری کامل از اسانس مقدار کمی سولفات سدیم بدون آب به آن اضافه شد و بعد از شفاف شدن اسانس با استفاده از سرنگ شیشهای تمیز اسانس برداشته شده و حجم آن یادداشت شد. تا شروع اجرای مراحل بعدی ویال محتوی اسانس با فویل آلومینیوم پوشانده و در فریزر با دمای 17- درجه سانتیگراد قرار داده شد. جهت شناسایی اسانس گیاه با روش گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنجی جرمی (GC-MS)، اسانس حاصل از تقطیر، به کمک دستگاه گاز کروماتوگراف – طیفسنج جرمی شرکت Agilent مدل 5975 دمای اتاقک تزریق 280 درجه سانتیگراد میزان تزریق یک میکرولیتر تزریق به صورت Spilit 1:50 مجهز به ستون کروماتوگرافی HP-5ms به طول 30 متر و قطر داخلی 25/0 میلیمتر و ضخامت روکش فیلم 25/0 میکرو متر که در برنامهریزی دمایی آن به صورت دمای 50 درجه سانتیگراد به مدت پنج دقیقه سپس افزایش دما از 50 تا 250 درجه با سرعت 3 درجه در هر دقیقه افزایش دما کار میکند. قسمت دتکتور طیفسنج جرمی از نوع چهارقطبی با دمای اتاقک یونیزاسیون 280 درجه سانتیگراد انرژی یونیزاسیون 70 الکترون ولت و شدت جریان یونیزاسیون 150 میکرو آمپر مبادرت به جمعآوری اطلاعات جرمی در محدوده جرمی 35 تا 465 کرده است. شناسایی ترکیبات بر اساس مقایسه طیفهای جرمی به دست آمده با طیف جرمهای استاندارد کتابخانهی دستگاه Wiley7n و رفرنس آدامس (Adams R.P) (2007) با به کارگیری پارامترهای اندیس کواتس و زمان نگهداری انجام گرفت. جهت شناسایی ترکیبات و دستهبندیهای ترکیبات شیمیایی موجود در اسانس از دستگاه GC-MS استفاده شد. برای ساخت یک کیلوگرم کرم مهبلی درمنه با نظر استاد مشاور داروساز دوز 1/0 درصد انتخاب شده و از فرمولاسیون ابتدایی کرمهای واژینال حاوی متیل پارابن 25/0 گرم، پروپیل پارابن 15/0 گرم سدیم لوریل سولفات 10 گرم پروپیلن گلایکول 120گرم استئاریل الکل 250 گرم وایت پترولئوم 250 گرم و 370 گرم آب مقطر استریل استفاده شد. جهت تهیه کرم مهبلی، اجزای فاز آلی (استئاریک اسید 10 درصد، استیل الکل 5 درصد، اسپرماستی 5 درصد) توزین شده و داخل بشر درون بن ماری با دمای 70 درجه قرار داده شد تا به صورت مایع درآید. اجزای فاز مایع (گلیسیرین 5 درصد، تری اتانل آمین 2 درصد، متیل پارابن 1/0 درصد، آب مقطر حدود 73 درصد) در بشر مجزا درون بن ماری 70 درجه هم زده شد. پس از هم دما شدن دوفاز، فاز آلی آرام آرام و حین هم زدن به فاز آبی افزوده شده و پس از هموژن شدن همزدن را در دمای اتاق ادامه داده تا مخلوط حاصل به دمای حدود 40 درجه برسد. اسانس درمنه به میزان 1/0 درصد قطره قطره و با استفاده از سرنگ انسولین به مخلوط فوق افزوده شده و بخوبی تا یکنواختی کامل فرآورده، هم زده شد. بعد از آماده شدن، کرم با رعایت شرایط استریل وارد تیوپهای تهیه شده، گردید.
پس از جمعآوری و کدگذاری دادهها، تجزیه و تحلیل با نرمافزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از آزمونهای آمار توصیفی و تحلیلی نظیر کلوموگروف- اسمیرنوف، کروسکالوالیس، منویتنی، ویلکاکسون، کایاسکوئر و تست دقیق فیشر استفاده شد. کلیه آزمونهای آماری با احتساب فاصله اطمینان 95 درصد و ضریب الفای 05/0 درصد انجام شد. در این مطالعه p کمتر از 05/0 معنیدار تلقی شد. در این مطالعه کدهای اخلاقی مربوط به معاهده هلسینکی رعایت شد.
نتایج
جهت شناسایی ترکیبات و دستهبندیهای ترکیبات شیمیایی
موجود در اسانس از دستگاه GC-MS استفاده شد که نتایج آنالیز به شرح ذیل میباشد (جدول شماره 1).
جدول شماره 1- مشخصات و درصد اجزای موجود در اسانس حاصل از اندام هوایی گونهی Artemisia kulbadica
درصد |
شاخص نگهداری (RI) |
ترکیب |
شماره |
1/0 |
904 |
Santolina triene |
1 |
2/0 |
919 |
Tricyclene |
2 |
2/0 |
926 |
α-Thujene |
3 |
2/0 |
932 |
α-Pinene |
4 |
0/3 |
948 |
Camphene |
5 |
T |
955 |
Verbenene |
6 |
1/0 |
973 |
Sabinene |
7 |
3/0 |
975 |
β-Pinene |
8 |
2/0 |
983 |
Unknown |
9 |
1/1 |
1000 |
Yomogi alcohol |
10 |
2/0 |
1015 |
α-Terpinene |
11 |
0/25 |
1036 |
1,8-cineol |
12 |
2/17 |
1046 |
Santolina alcohol |
13 |
5/0 |
1061 |
γ-Terpinene |
14 |
1/0 |
1069 |
cis-Sabinene hydrate |
15 |
2/0 |
1085 |
Artemisia alcohol |
16 |
5/0 |
1087 |
Terpinolene |
17 |
2/0 |
1096 |
trans-Sabinene hydrate |
18 |
3/3 |
1122 |
Unknown |
19 |
1/0 |
1127 |
Mentha-2,8-diene-7-ol |
20 |
3/3 |
1137 |
Thujyl alcohol = iso-3-thujanol |
21 |
3/0 |
1150 |
Camphor |
22 |
2/0 |
1162 |
Pinocarvone |
23 |
4/21 |
1170 |
Borneol |
24 |
3/0 |
1175 |
Santolinyl acetate |
25 |
9/6 |
1181 |
Terpinen-4-ol |
26 |
9/5 |
1184 |
Unknown |
27 |
3/1 |
1186 |
Unknown |
28 |
2/0 |
1192 |
α-Terpineol |
29 |
2/0 |
1194 |
Myrtenol |
30 |
3/0 |
1196 |
Myrtenal |
31 |
1/0 |
1207 |
Verbenone |
32 |
t |
1241 |
Cumin aldehyde |
33 |
ادامه جدول شماره 1-
درصد |
شاخص نگهداری (RI) |
ترکیب |
شماره |
1/0 |
1243 |
Carvone |
34 |
1/0 |
1250 |
Carvotanacetone |
35 |
3/0 |
1254 |
Piperitone |
36 |
t |
1257 |
Carvenone |
37 |
3/1 |
1276 |
Unknown |
38 |
5/0 |
1285 |
Isobornyl acetate |
39 |
8/0 |
1290 |
Lavandulyl acetate |
40 |
7/0 |
1298 |
Unknown |
41 |
2/0 |
1307 |
Carvacrol |
42 |
4/0 |
1311 |
Unknown |
43 |
2/0 |
1349 |
α-Terpenyl acetate |
44 |
5/0 |
1357 |
Eugenol |
45 |
1/0 |
1377 |
α-Copaene |
46 |
1/0 |
1381 |
Methyl cinnamate |
47 |
1/0 |
1396 |
Jasmone<z-> |
48 |
3/0 |
1475 |
β-Chamigrene |
49 |
0.1 |
1482 |
Germacrene-D |
50 |
1/0 |
1487 |
β-Selinene |
51 |
1/0 |
1494 |
Bicyclogermacrene |
52 |
9/0 |
1579 |
Spathulenol |
53 |
1/0 |
1624 |
β-Cedrene epoxide |
54 |
2/0 |
1631 |
γ-Eudesmol |
55 |
|
|
Grouped compound |
|
3/5 |
|
Monoterpene hydrocarbons |
|
2/79 |
|
Oxygenated monoterpenes |
|
7/0 |
|
Sesquiterpene hydrocarbons |
|
1/1 |
|
Oxygenated sesquiterpenes |
|
0/87 |
|
Total identified |
|
RI: The Kovats retention indices relative to C8-C20 n-alkanes were determined on HP-5 ms capillary column. t: trace<0.05%
بررسی مشخصات فردی واحدهای پژوهش نشان داد، میانگین سنی در گروه درمنه 1/7±5/32 سال و در گروه کلوتریمازول 6/7±1/33 سال بود. اکثر شرکتکنندگان سواد ابتدایی داشته و خانهدار بودند. تفاوت آماری معنیداری از نظر سن، شاخص توده بدنی و مدت ابتلا به عفونت قارچی، رعایت نکات بهداشتی، متوسط مدت زمان قاعدگی و علائم بیماری مهبلی، در دو گروه درمانی مشاهده نشد و از این نظر هر دو گروه همگن بودند (05/0 P>). همچنین تفاوت آماری معنیداری از نظر تحصیلات بیمار و همسر، شغل بیمار و همسر، در دو گروه درمانی مشاهده نشد (جدول شماره 2).
نتایج مطالعه نشان داد موفقیت درمان بر اساس نتایج کشت در گروه درمنه 7/66 درصد و در گروه کلوتریمازول 6/80 درصد بود که بر اساس آزمون کای اسکوئر بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (199/0= P) (جدول شماره 3).
همچنین قبل از درمان میانگین نمره نشانههای عفونت کاندیدایی مهبل در افراد مورد مطالعه در گروه درمنه 9±4/13 و در گروه کلوتریمازول 0/4±7/12 بود که با توجه به آزمون تی مستقل این تفاوت معنیدار نبود (215/0= P). بعد از درمان نمره نشانههای کاندیدایی مهبل در افراد مورد مطالعه در گروه درمنه 2/5±2/6 و در گروه کلوتریمازول 6/1±6/6 بود که بر اساس آزمون من ویتنی تفاوت معنیدار نبود (518/0= P). در گروه درمنه کاهش نمره نشانههای کاندیدایی مهبل در افراد مورد مطالعه 1/4±4/7 و در گروه کلوتریمازول 8/3±0/6 بود. بر اساس آزمون من ویتنی تفاوت معنیدار نبود (186/0= P). آزمون ویلکاکسون نشان داد کاهش نمره نشانههای عفونت کاندیدایی مهبل قبل و بعد از درمان در هر دو گروه درمنه (001/0 P<) و کلوتریمازول (001/0 P<) معنیدار است (جدول شماره 4).
در زمینه رضایت از روش درمان 100 درصد بیماران در گروه کلوتریمازول و 5/93 درصد در گروه درمنه از روش درمانی خود رضایت داشتند (231/0 P=). آزمونهای آماری تفاوت معنیداری را در زمینه رضایت از روش درمان در دو گروه نشان ندادند (05/0 P>).
جدول شماره 2- مشخصات فردی و خانوادگی واحدهای پژوهش به تفکیک دو گروه
متغیر |
درمنه |
کلوتریمازول |
نتیجه آزمون بین گروهی |
تعداد (درصد) |
تعداد (درصد) |
تحصیلات |
0/531=U
707/0=P
من ویتنی |
ابتدایی و سواد خواندن و نوشتن |
(6/51) 16 |
(3/58) 21 |
راهنمایی |
(8/25) 8 |
(4/19) 7 |
دیپلم |
(4/19) 6 |
(7/16) 6 |
بالاتر از دیپلم |
(2/3) 1 |
(6/5) 2 |
شغل |
2=df، 0/0=Chi
000/1=P
کای اسکوئر دقیق |
خانهدار |
(5/93) 29 |
(4/94) 34 |
شاغل در منزل |
(2/3) 1 |
(8/2) 1 |
شاغل در بیرون منزل |
(2/3) 1 |
(8/2) 1 |
دانشجو/ محصل |
(0/0) 0 |
(0/0) 0 |
تحصیلات همسر |
|
|
5/443=U
626/0=P
من ویتنی |
ابتدایی |
(3/39) 11 |
(2/38) 13 |
راهنمایی |
(6/28) 8 |
(2/41) 14 |
دیپلم |
(0/25) 7 |
(6/17) 6 |
بالاتر از دیپلم |
(1/7) 2 |
(9/2) 1 |
شغل همسر |
|
|
4=df، 8/2=Chi
762/0=P
کای اسکوئر دقیق |
کارگر |
(1/57) 16 |
(2/41) 14 |
کشاورز |
(0/0) 0 |
(9/2) 1 |
کارمند |
(0/0) 0 |
(9/2) 1 |
شغل ازاد |
(1/32) 9 |
(2/41) 14 |
دانشجو/طلبه |
(0/0) 0 |
(0/0) 0 |
سایر موارد |
(7/10) 3 |
(8/11) 4 |
جدول شماره 3- تعداد و درصد زنان مورد مطالعه بر حسب موفقیت درمان به تفکیک داروی مورد استفاده بعد از درمان
متغیر |
درمنه |
کلوتریمازول |
نتیجه آزمون بین گروهی |
(درصد) تعداد |
(درصد) تعداد |
نتیجه کشت ترشحات |
1=df، 7/1=c
199/0= |
Effect of the Adiantum capillus-veneris Extract on Immunohistochemical Expression of Lung Heat-Shock Proteins in Rats Exposed to Hypoxia |
P. 183-191 |
 |
M Yadegari, Sh Mirdar, GhR Hamidian, H Berenjeian Tabrizi * |
|
Abstract
(144 Views) |
Full-Text (PDF)
(43 Downloads)
|
 |
Biochemical and Histopathological Evidence on the Beneficial Effects of Essential Oil of Pistacia atlantica Oleoresin in Acetic Acid-induced Colitis |
P. 192-201 |
 |
GhR Bahrami, Sh Sotoudehkia, L Hosseinzadeh, MH Farzaei *, Y Shokoohinia |
|
Abstract
(143 Views) |
Full-Text (PDF)
(36 Downloads)
| Highlights
بررسی اثر و مکانیسمهای فارماکولوژیک دخیل در اثرات ضد کولیت اسانس گیاه سقز(Pistacia atlantica subsp. kurdica) در موش صحرایی
غلامرضا بهرامی1، شاهین ستودهکیا2، لیلا حسینزاده3، محمدحسین فرزایی4*، یلدا شکوهینیا3
- استاد، مرکز تحقیقات علوم دارویی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
- دکترای عمومی، مرکز تحقیقات علوم دارویی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
- دانشیار، مرکز تحقیقات علوم دارویی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
- استادیار، مرکز تحقیقات علوم دارویی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
*آدرس مکاتبه: کرمانشاه، بلوار شهید بهشتی، ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، مرکز تحقیقات علوم دارویی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، صندوقپستی: 671451673
تلفن: 34276480 (083)، نمابر: 34276493 (083)
پست الکترونیک: mh.farzaei@gmail.com
تاریخ دریافت: 20/3/97 تاریخ تصویب: 30/5/97
چکیده
مقدمه: گیاهsubsp. kurdica Pistacia atlantica (به زبان فارسی سقز) یکی از مهمترین گونههای متعلق به خانواده Pistaciaceae میباشد که دارای خواص درمانی مختلفی از جمله درمان زخمهای گوارشی، التهاب دستگاه گوارشی و نیز کولیت اولسراتیو میباشد.
هدف: در این مطالعه ما به بررسی اثر ضد کولیت اسانس گیاه سقز و مکانیسم فارماکولوژیکی این اثر در مدل موش ویستار میپردازیم.
روش بررسی: تعداد 60 سر موش نر از نژاد ویستار به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. موشها به طور تصادفی به 6 گروه تقسیم شدند. سه گروه تحت درمان با گیاه در 3 دوز مختلف (25، 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم) تیمار شدند. القای کولیت با استفاده از تجویز مقعدی استیک اسید 3 درصد انجام شد. تجویز اسانس به صورت خوراکی و داروی استاندارد سولفاسالازین با استفاده از گاواژ به مدت یک هفته انجام شد. تعیین شدت بیماری و میزان اثربخشی فرآورده گیاه بر اساس اسکوربندی ماکروسکوپی، بررسی هیستوپاتولوژی و تعیین اسکور میکروسکوپی و میزان فعالیت Cox-2 مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: در این مطالعه مشخص شد که اسانس سقز باعث کاهش چشمگیر اسکورهای ماکروسکوپی و میکروسکوپی کولیت میشود (01/0 P<). همچنین میزان فعالیت Cox-2 با تجویز اسانس صمغ گیاه سقز کاهش پیدا کرد (01/0 P<). بیشترین اثربخشی مربوط به دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان از اثر مثبت اسانس صمغ گیاه سقز در درمان بیماری کولیت اولسراتیو دارد. این اثر را میتوان به فعالیت بازدارندگی این اسانس بر روی سیتوکینهای پیش التهابی نسبت داد.
گلواژگان: Pistacia atlantica، پارامتر التهابی Cox-2، سقز، کولیت اولسراتیو
مقدمه
فعالیت مزمن و راجعه سیستم ایمنی و در نتیجه آن التهاب مجرای گوارشی IBD نامیده میشود که یک اختلال شایع و با اتیولوژی نامشخص میباشد. بیماریهای کرون و کولیت اولسراتیو دو نوع اصلی IBD میباشد. عدم تعادل در سیستم ایمنی، استرس اکسیداتیو، میکروفلورهای دستگاه گوارشی و اختلال در اپیتلیوم از مهمترین فاکتورهای درگیر در این بیماری میباشند. عدم تعادل در تولید مارکرهای التهابی مانند
TNF-𝜶، Cox و ... نقش مهمی را در روند ایجاد این اختلال بازی میکنند. تاکنون روشی قطعی برای درمان این بیماری و پیشگیری از سرطان ناشی از این بیماری معرفی نشده است [1]. اگرچه طیف گستردهای از داروها شامل سیکلوسپوررین A [2]، کورتیکواستروئیدها [2]، azathioprine و mercaptopurine و 5-Aminosalicylic acid (5-ASA) و مشتقات آن مانند سوفاسالازین برای مدیریت این بیماری وجود دارد، اما عوارض جانبی این داروها و تداخلات احتمالی آنها مشکلساز میباشد به همین دلیل درمانهای سنتی با استفاده از گیاهان دارویی میتواند این مشکل را رفع کند. گیاهان زیادی در طب سنتی به عنوان گیاهان درمانی در بیماری IBD مورد استفاده قرار گرفتند [3]. گیاه سقز با نام علمی subsp. kurdica Pistacia atlantica یکی از این گیاهان میباشد. این گیاه یک نوع پسته از خانواده آناکاردیاسه بوده و دارای 11 گونه میباشد. به طور گسترده در مناطق کوهستانی زاگرس و به طور مشخص در غرب و شمال غربی ایران به فراوانی یافت میشود [4]. 16 درصد جنگلهای گیاهی زاگرس را این گیاه تشکیل میدهد. گیاه سقز ( Pistacia atlantica) از رده گیاهان گلدار و از خانوادهی Anacardiaceae (به زبان فارسی خانواده پسته) میباشد
[8-5]. گونههای این رده گیاهی همیشه سبز و بادوام هستند و غالباً درختها تا ارتفاع 10 - 8 متر رشد میکنند [8]. در یکی از مطالعات که بر روی این گیاه انجام شده است آنالیز شیمیایی روغن ضروری گیاه در زیرگونه kurdica انجام شد که نتایج آن به این شکل است که در روغن صمغ گیاه آلفا- پینن، آلفا-توجن، سابینن، لیمونن و بتا- پینن وجود دارد [6]. از لحاظ
فارماکولوژیکی گیاه دارای اثرات آنتیاکسیدانتی [7] فعالیت ضد میکروبی [8] فعالیت ضد التهابی [9] اثرات در اختلالات گوارشی و... میباشد [10]. از اندام هوایی گیاه در موارد مربوط به دامپزشکی استفاده میشود [5] و از رزین و صمغ گیاه در درمان زخمهای گوارشی، در دهانشویهها برای تازه کردن طعم دهان، به عنوان اشتهاآور، ملین، ضدعفونیکننده، مدر، برای التهابات و اختلالات مربوط به کلیه و دستگاه گوارش و در درمان بیماری حرکت استفاده میشود [6]. در مطالعه حاضر اثرات اسانس صمغ گیاه در درمان کولیت اولسروز مورد بررسی قرار میگیرد.
مواد و روشها
مواد شیمیایی
صمغ گیاه، اتر و استیک اسید مرک (آلمان)، فرمالین، اتانول که از شرکت کیمیاگر اکسیر میباشد، کتامین و... استفاده شده است.
گیاه
صمغ (اولئوگم رزین) گیاه subsp. kurdica Pistacia atlantica در سال 1395 از ارتفاعات اطراف کرمانشاه جمعآوری شد و نمونه هرباریومی توسط دکتر غلامرضا امین از دانشگاه علوم پزشکی تهران شناسایی شد و با کد
PMP-818 در هرباریوم دانشکده داروسازی دانشگاه تهران نگهداری میشود.
حیوانات
تعداد 60 سر موش نر از نژاد ویستار به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. حیوانات به مدت دو هفته در حیوانخانه در شرایط استاندارد با دمای ºC 23 و سیکل روشنایی 12 ساعت روشنایی/تاریکی نگهداری شدند. موشها به طور تصادفی گروهبندی شده و به شش گروه (هر گروه شامل 10 موش) تقسیم شدند. گروهها شامل: گروه نرمال (دریافتکننده آب مقطر)، گروه کنترل منفی (القای کولیت اولسروز با استیک اسید بدون دریافت درمان)، گروه کنترل مثبت (القای کولیت اولسروز با استیک اسید و تحت درمان با داروی استاندارد سولفاسالازین)، و سه گروه تحت درمان با گیاه در دوزهای مختلف (25، 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم) موشها دسترسی کافی به آب و غذای استاندارد داشته و با اسید پیریک علامتگذاری شده تا قابل شناسایی از یکدیگر باشند. تمامی قوانین اخلاقی کار با حیوانات رعایت شد.
القای کولیت
پس از بیهوش کردن رتها با کتامین (100 میلیگرم بر کیلوگرم) و زایلازین (10 میلیگرم بر کیلوگرم) به صورت تزریق داخل صفاقی القای کولیت با استفاده از تجویز مقعدی استیک اسید سه درصد در یک میلیلیتر بوسیله لوله مقعدی و سرنگ انجام شد. غذای کلیه موشها 24 ساعت قبل از القای کولیت برداشته شد و در این مدت تنها دسترسی به آب داشتند. بعد از 24 ساعت موشها پس از بیهوش شدن به سمت راست خوابانده شدند و یک سی سی استیک اسید 4 درصد به صورت داخل رکتال توسط سرنگ انما به آنها تجویز شد. بعد از تزریق استیک اسید حیوانات در وضعیت Supine Trendelenburg قرار داده شدند تا از نشت محلول به خارج جلوگیری شود. سه روز پس از القای کولیت حیوانات توسط اتر بیهوش شدند، شکم آنها باز شد و کولون خارج شد. تمام حیوانات در پایان کار با over dose اتر کشته شدند. تکههای کولون باز شدند و بعد از شستشو با نرمال سالین از لحاظ ماکروسکوپیک، بررسی و اسکوربندی شدند [14].
ارزیابی ماکروسکوپی
در مطالعات ماکروسکوپی زخمهای مخاطی، ضخیمشدگی بافت کولون، خونریزی مخاطی، ارتشاحات سلولهای التهابی و درنهایت افزایش وزن توده کولونی ملتهب شده بررسی میشود. به منظور اندازهگیری اسکور ماکروسکوپی، بافت کولون شست و شو داده شده و بر روی لام ثابت نگه داشته شد. پس از فیکس شدن، با استفاده از کولیس اندازه زخمها در زیر stereomicroscope اندازهگیری و ثبت شد. برای ارزیابی تغییرات ماکروسکوپی یک سیستم نمره بندی بر اساس زیر استفاده خواهد شد [15].
شدت کولیت |
نمره |
بدون زخم و التهاب |
0 |
بدون زخم همراه با افتادگی موضعی |
1 |
زخم بدون افتادگی |
2 |
زخم و التهاب در یک ناحیه |
3 |
زخم با مساحت بیش از 2 سانتی متر |
4 |
دو یا چند ناحیه حاوی زخم و التهاب |
5 |
ارزیابی میکروسکوپی
برای انجام مطالعات اسلایدهای رنگ آمیزی شده از نظر هرگونه تغییر التهابی از قبیل نکروز یا ضخیم شدن مخاط، وجود سلولهای التهابی شامل پلیمورفونوکلئر و آسیب به ساختار کریپتها مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای اندازهگیری اسکور میکروسکوپی بافت کولون در فرمالدهید 10 درصد نگهداری شد و بافت به قطعات کوچک میکروسکوپی تبدیل شده و با استفاده از Hematoxylin– Eosin رنگآمیزی شد. نمونهها از نظر هرگونه تغییر التهابی مانند نکروز یا ضخیم شدن مخاط، وجود سلولهای التهابی شامل پلی مرفونوکلئر و آسیب به ساختار کریپتها مورد ارزیابی قرار گرفتند [15]. برای ارزیابی تغییرات میکروسکوپی یک سیستم نمره بندی بر اساس زیر استفاده خواهد شد.
شدت کولیت |
نمره |
بدون زخم و التهاب |
0 |
بدون زخم همراه با افتادگی موضعی |
1 |
زخم بدون افتادگی |
2 |
زخم و التهاب در یک ناحیه |
3 |
زخم با مساحت بیش از 2 سانتیمتر |
4 |
دو یا چند ناحیه حاوی زخم و التهاب |
5 |
ارزیابی میزان فعالیت آنزیم سیکلواکسیژناز
آنزیم سیکلواکسیژناز آنزیمی است که دارای فعالیت پراکسیدازی میباشد و آنزیم کلیدی در تبدیل آراشیدونیک اسید به پروستاگلاندینها است. دو ایزوفرم از این آنزیم با نامهای cox-1 و cox-2 با ژنهای مستقل و الگوی بیان متفاوت وجود دارد. اساس این روش بر مبنای اکسیداسیون سوبسترای TMPD میباشد. بدینصورت که آنزیم cox سوبسترا را اکسید کرده و باعث تولید رنگ میشود که جذب آن در طول موج 590 نانومتر خوانده شد سپس جذب را در فرمول موجود در کیت قرار دادیم و با استفاده از این فرمول میزان فعالیت را به دست آوردیم [16].
نتایج
ارزیابی ماکروسکوپی
در بررسیهای ماکروسکوپیک گروه سالم مخاط کولون کاملاً نرمال بود. در گروه کنترل منفی تجویز داخل رکتال استیک اسید 4 درصد موجب ایجاد زخم، چسبندگی، ضخیم شدن دیواره روده و التهاب شدید شد. از سوی دیگر سه دوز 25، 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم از اسانس گیاه سقز به موشهای صحرایی گروههای مختلف تجویز شد که دادههای حاصل از بررسی ماکروسکوپیک در شکل شماره 1 در زیر آورده شده است و با گروههای کنترل مقایسه شد.
بهترین نتیجه در کاهش التهابات و بهبود زخم در موشهای مبتلا به کولیت در دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم اسانس دیده شد که دوزهای دیگر موجب کاهش اثر درمانی شدند.
شکل شماره 1- نمره زخم در گروههای مختلف مبتلا به کولیت دریافتکننده اسانس صمغ گیاه سقز
a: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه کنترل یا IBD (05/0P <)، aa: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه کنترل یا IBD (01/0P <)
aaa: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه کنترل یا IBD (001/0P <)، b: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه sham یا normal(05/0P <)
bb: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه sham یا normal (01/0P <)، bbb: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه sham یا normal (001/0P <)
c: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه سولفاسالازین (05/0P <)، cc: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه سولفاسالازین (01/0P <)
ccc: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه سولفاسالازین (001/0P <)
ارزیابی میکروسکوپی
در بررسیهای میکروسکوپی، مخاط کولون درگروه سالم کاملاً نرمال بود و کریپتهای نرمال به همراه بافت مخاط روده سالم بدون زخم و زیر مخاط طبیعی دیده شد (شکل شماره 2).
در گروه کنترل منفی ادم، تجمع پلی نوکلئردر مخاط، نکروز کامل مخاط و زیر مخاط، کولیت بسیار شدید واولسر و آبسههای غاری شکل دیده شدند (شکل شماره 3). در گروه کنترل مثبت (سولفاسالازین) ضایعات و التهاب مختصری دیده شد و کریپتها نسبتاً کاهش یافتند و نکروز کانونی خفیف در مقایسه با گروه کنترل مثبت دیده شد (شکل شماره 4). در گروه درمانی با دوز 25 میلیگرم بر کیلوگرم نکروز شدید و از بین رفتن مخاط به همراه التهاب مخاط و زیر مخاط دیده شد (شکل شماره 5). در دوز 50 میلیگرم بر کیلوگرم مخاط سالم تجمع خفیف سلولهای التهابی و التهاب زیر مخاط مشهود است (شکل شماره 6). در دوز درمانی 100 میلیگرم بر کیلوگرم مخاط در اغلب نواحی سالم و ادم و پرخونی خفیف زیر مخاط دیده میشود (شکل شماره 7).
شکل شماره 2 - مقطعی از بافت کولون نرمال گروه سالم (رنگآمیزی H&E) کریپتهای نرمال به همراه بافت مخاط روده سالم بدون زخم و زیر مخاط طبیعی دیده شد.
شکل شماره 3- مقطعی از بافت کولون گروه کنترل منفی (استیک اسید) (رنگآمیزی H&E) نکروز کامل مخاط و زیر مخاط، کولیت بسیار شدید، نفوذ نوتروفیل و ائوزینوفیل به لایه مخاطی و زیر مخاط کولون مشاهده شد.
شکل شماره 4- تصویر میکروسکوپی مقطعی از بافت کولون گروه درمان با سولفاسالازین (رنگآمیزی H&E) در ارزیابی میکروسکوپیک گروه سولفاسالازین، کاهش نسبی تعداد کریپتها و نکروز کانونی خفیف در مقایسه با گروه کنترل مثبت مشاهده شد.
شکل شماره 5- مقطعی از بافت کولون گروه درمانی دوز 25 میلیگرم بر کیلوگرم (رنگآمیزی H&E) نکروز شدید و از بین رفتن مخاط به همراه التهاب زیر مخاط دیده شد.
شکل شماره 6- مقطعی از بافت کولون گروه درمانی دوز 50 میلیگرم بر کیلوگرم (رنگآمیزی H&E) مخاط سالم، تجمع خفیف سلولهای التهابی و التهاب زیر مخاط مشهود است.
شکل شماره 7- مقطعی از بافت کولون گروه درمانی دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم (رنگآمیزی H&E) مخاط در اغلب نواحی سالم است، ادم و پرخونی خفیف زیرمخاط دیده میشود.
دادههای حاصل از بررسی میکروسکوپیک در شکل شماره 8 مورد تجزیه و تحلیل آماری و مقایسه قرار گرفتند. دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم اسانس، بهترین اثر درمانی را نسبت به سایر گروهها نشان داد (شکل شماره 8).
نتایج بررسی میزان فعالیت آنزیم سیکلواکسیژناز
آنزیم سیکلواکسیژناز (Cox) آنزیم کلیدی در تبدیل اسید آراشیدونیک به پروستاگلاندینها است. در پستانداران دو ایزوفرم از این آنزیم با ژنهای مختلف و الگوی بیان متفاوت وجود دارد. پس از به دست آوردن میزان فعالیت آنزیم سیکلواکسیژناز نمودار زیر به دست آمد (شکل شماره 9).
با توجه به اینکه آنزیم سیکلو اکسیژناز یک مارکر التهابی میباشد در شرایط التهابی میزان فعالیت این آنزیم بیشتر میشود. با توجه به نمودار بالا در گروه دریافتکننده اسانس میزان فعالیت این آنزیم نسبت به گروه بیمار کاهش یافته است که نشان از اثر درمانی اسانس صمغ گیاه سقز میباشد.
شکل شماره 8 - اثر دوزهای درمانی مختلف اسانس صمغ گیاه سقز بر اسکوربندی میکروسکوپی
a: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه کنترل یا IBD (05 /0 P <)، aa: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه کنترل یا IBD (01 /0 P <)
aaa: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه کنترل یا IBD (001 /0 P <)، b: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه sham یا normal(05 /0 P <)
bb: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه sham یا normal (01 /0 P <)، bbb: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه sham یا normal (001 /0 P <)
c: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه سولفاسالازین (05 /0 P <)، cc: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه سولفاسالازین (01 /0 P <)، ccc: از لحاظ آماری معنیداری نسبت به گروه سولفاسالازین (001 /0 P <)
شکل شماره 9- میزان فعالیت آنزیم سیکلواکسیژناز در گروه دریافتکننده اسانس (دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم) و کنترل. *** تفاوت معنیداری نسبت به گروه کنترل، ## تفاوت معنیدار با گروه کولیت
بحث
در ایران به صورت سنتی گیاه سقز برای درمان التهاب زخم استفاده میشود. در این مطالعه اثرات in-vivo پماد گیاه سقز در درمان زخم ارزیابی شده است. نتایج نشان میدهد عصاره هیدرواتانولی این گیاه در درمان زخم مورد توجه میباشد [17]. در سال 2015 تحقیقی توسط دکتر میناییان، دکتر کریمی و دکتر قنادی در ارتباط با اثر ضد التهابی صمغ گیاه سقز در کولیت حاد القا شده با کمک استیک اسید انجام شد که در آن اثرات ضد التهابی این گیاه به اثبات رسیده است [18]. تاکنون مطالعات بسیاری در مورد کولیت اولسراتیو و تأثیر درمانی گیاهان مختلف در این بیماری صورت گرفته است که از نظر هدف مطالعه، گونههای حیوانی مورد استفاده، طول مدت مطالعه و نیز شاخصهای مورد بررسی متفاوت میباشند. در یک مطالعه در سال 2016 دکتر غلامی و همکارانشان اثر درمانی میوهی گیاه سقز را در ترکیب با بوتیرات در موشهای مبتلا به کولیت القا شده بکار بردند. درنتیجه مشخص شده است که این ترکیب درمانی باعث کاهش شدت اثر کولیت در موشهای مورد آزمایش میشود [18]. اثرات آنتیاکسیدانتی و مهار استرس اکسیداتیو نقش به سزایی در ایجاد اثرات محافظتی صمغ گیاه سقز در برابر کولیت دارد. درنتیجه، خواص آنتیاکسیدانتی اسانس مورد استفاده میتواند یکی از
دلایل اثربخشی آن در مدل کولیت اولسراتیو مورد بررسی در این مطالعه باشد. در مطالعات پیشین اثر آنتیاکسیدانتی این صمغ به اثبات رسیده است. همچنین اثرات ضد التهابی این گیاه یکی دیگر از مکانیسمهای فارماکولوژیک آن در بروز خاصیت محافظتی در کولیت اولسروز است. مهار سیتوکینهای پیش التهابی مانند COX نیز میتواند یکی دیگر از دلایل اثر این گیاه باشد. همچنین افزایش آنژیوژنز نیز در مطالعات پشین به عنوان یک مکانیسم اثر برای سقز گزارش شده است [21-19].
نتیجهگیری
در مجموع باتوجه به نتایج حاصل از این مطالعه و ارزیابی نتایج میکروسکوپی و ارزیابی ماکروسکوپی، و از طرفی نتایج میزان فعالیت آنزیم cox (که یک مارکر التهابی میباشد و در شرایط التهابی افزایش و در صورت درمان با اسانس صمغ گیاه سقز میزان فعالیت این مارکر التهابی کاهش چشمگیری دارد) میتوان به این نتیجه رسید که این گیاه میتواند اثرات مفیدی در درمان بیماری کولیت اولسراتیو که یک نوع اختلال گوارشی التهابی میباشد، داشته باشد. در ضمن در این مطالعه با توجه به ارزیابی میکروسکوپی و ماکروسکوپی نشان داده شد که در دوز درمانی 100 میلیگرم بر کیلوگرم ایدهآلترین اثرات دیده میشود.
 منابع
- Chumanevich AA, Chaparala A, Witalison EE, Tashkandi H, Hofseth AB, Lane C, Pena E, Liu P, Pittman DL, Nagarkatti P and Nagarkatti M. Looking for the best anti-colitis medicine: A comparative analysis of current and prospective compounds. Oncotarget. 2017; 8 (1): 228.
- Casteele NV, Herfarth H, Katz J, Falck-Ytter Y and Singh S. American Gastroenterological Association Institute technical review on the role of therapeutic drug monitoring in the management of inflammatory bowel diseases. Gastroenterol. 2017; 153 (3): 835-57.
- Farzaei MH, Bahramsoltani R, Abdolghaffari AH, Sodagari HR, Esfahani SA and Rezaei N. A mechanistic review on plant-derived natural compounds as dietary supplements for prevention of inflammatory bowel disease. Expert. Rev. Gastroenterol. Hepatol. 2016; 10 (6): 745-58.
Rezaei M, Farahpour R, Sharif A, Asili J and Iranshahi M. Chemical composition, antioxidant and antibacterial properties of Bene ( Psitacia atlantica subsp. mutica) hull essential oil. J. Food Sci. Technol. 2015; 25: 6784 - 90.
- Avicenna. The Canon. Tehran, Iran: Soroush Press; Translated by: A. Shrafkandi. 2008, P. 531.
- Mecherara-Idjeri S, Hassani A, Castola V and Casanova J. Composition of leaf, fruit and gall essential oils of Algerian Pistacia atlantica desf. J. Essent. Oil Res. 2008; 20 (3): 215 - 219.
- Bozorgi M, Memariani Z, Mobli M, Salehi Surmaghi MH, Shams-Ardekani MR and Rahimi R. Five Pistacia species (P. vera, P. atlantica, P. terebinthus, P. khinjuk, and P. lentiscus): A Review of Their Traditional Uses. Phytochem. Pharmacol. 2013; 15: 219815. doi: 10.1155/2013/219815.
- Kole C. Wild Crop Relatives Springer; 2011, pp: 97-122.
- Mohammad Sharif Sharifi, Stuart Loyd Hazell, GC-MS Analysis and Antimicrobial activity of the essential oil of the trunk exudates from Pistacia atlantica kurdica, J. Pharm. Sci. and Res. 2011; 3 (8): 1364-1367.
- Peksel A. Antioxidative properties of decoction of Pistacia atlantica Desf. leaves. Asia. J. Chem. 2008; 20 (1): 681–693.
- Taran M, Mohebali M and Esmaeli J. In vivo efficacy of gum obtained Pistacia atlantica in experimental treatment of cutaneous leishmaniasis. Iran. J. Public. Health. 2010; 39 (1): 36–41.
- Kaliora AC, Stathopoulou MG, Triantafillidis JK, Dedoussis GVZ and Andrikopoulous NK. Chios mastic treatment of patients with active Crohn’s disease. W. J. Gastroenterol. 2007; 13 (5): 748–753.
- Rahimi R, Baghaei A, Baeeri M and et al. Promising effect of Magliasa, a traditional Iranian formula, on experimental colitis on the basis of biochemical and cellular findings. W. J. Gastroenterol. 2013; 19 (12): 1901–1911.
- Farahpour MR, Mirzakhani N, Doostmohammadi J and Ebrahimzadeh M. Hydroethanolic Pistacia atlantica hulls extract improved wound healing process; evidence for mast cells infiltration, angiogenesis and RNA stability. Int. J. Surg. 2015; 13 Suppl 1: 38.
- Farzaei MH, Khazaei M, Abasabadi Z, Feyzmahdavi M and Mohseni GR. Protective effect of Tragopogon graminifolius DC. Against ethanol induced gastric ulcer in rat. Iran. Red Crescent. Med. J. 2013; 15 (9): 813-816.
- Shin SH, Song JL, Park MG, Park MH, Hwang SJ and Park KY. Effects of natural raw meal (NRM) on high-fat diet and dextran sulfate sodium (DSS)-induced ulcerative colitis in C57BL/6J mice. Nutr. Res. Pract. 2015; 9 (6): 619-27.
- Minaiyan M, Karimi F and Ghannadi A. Anti-inflammatory effect of Pistacia atlantica subsp. kurdica volatile oil and gum on acetic acid-induced acute colitis in rat. Research Journal of Pharmacognosy 2015; 2 (2): 1-12.
- Gholami M, Ghasemi-Niri SF, Maqbool F, Baeeri M, Memariani Z, Pousti I and Abdollahi M. Experimental and Pathalogical study of Pistacia atlantica, butyrate, Lactobacillus casei and their combination on rat ulcerative colitis model. Pathol. Res. Pract. 2016; 3: S0344-0338.
- Bozorgi M, Memariani Z, Mobli M, Salehi Surmaghi, MH, Shams-Ardekani MR and Rahimi R. Five Pistacia species (P. vera, P. atlantica, P. terebinthus, P. khinjuk, and P. lentiscus): a review of their traditional uses, phytochemistry, and pharmacology. ScientificWorldJournal. 2013; 15: 219815. doi: 10.1155/2013/219815.
- Gourine N, Yous fi M, Bombarda I, Nadjemi B and Gaydou E. Seasonal variation of chemical composition and antioxidant activity of essential oil from Pistacia atlantica Desf. leaves. J. Am. Oil Chem. Soc. 2010; 87 (2): 157-166.
Heidarian E, Jafari-Dehkordi E, Valipour P, Ghatreh-Samani K and Ashrafi-Eshkaftaki L. Nephroprotective and anti-inflammatory effects of Pistacia atlantica leaf hydroethanolic extract against gentamicin-induced nephrotoxicity in rats. J. Diet. Supplement. 2017; 14 (5): 489-502.
|
 |
The Effect of Aromatherapy with Essential Rose Oils on Blood Pressure in Hypertensive Patients |
P. 202-214 |
 |
S Mohamadinasab, A Ravari, T Mirzaei *, AR Sayadi |
|
Abstract
(167 Views) |
Full-Text (PDF)
(51 Downloads)
|
 |
The Simultaneous Effects of Green Coffee and Combine Exercise Training on Body Composition and Glucose Homeostasis in Obese and Overweight Women |
P. 215-227 |
 |
N Karimnezhad, M Mahdavi Roshan, F Izaddoust, R Shabani * |
|
Abstract
(198 Views) |
Full-Text (PDF)
(63 Downloads)
| Highlights
اثر همزمان قهوه سبز و تمرین ترکیبی بر ترکیب بدن و هموستاز گلوکز زنان چاق و دارای اضافه وزن
نفیسه کریمنژاد1، مرجان مهدوی روشن2، فاطمه ایزددوست3، رامین شعبانی4*
- کارشناس ارشد، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، رشت، ایران
- مرکز تحقیقات بیماریهای قلب و عروق، گروه قلب و عروق، بیمارستان حشمت، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، رشت، ایران
- کارشناس ارشد، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی رشت، رشت، ایران
- دانشیار، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، رشت، ایران
*آدرس مکاتبه: رشت، پل تالشان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی
تلفن: 09112324796، نمابر: 33424309 (0133)
پست الکترونیک: shabani_msn@yahoo.com
تاریخ دریافت: 10/4/96 تاریخ تصویب: 16/7/97
چکیده
مقدمه: چاقی و اضافه وزن به طور وسیعی در سراسر جهان در حال گسترش است و طیف وسیعی از بیماریها از جمله اختلالات هموستاز گلوکز را موجب میشود. قهوه سبز و ورزش به عنوان گزینههای مناسب برای کنترل این شرایط پیشنهاد شدهاند.
هدف: هدف بررسی اثر همزمان مصرف قهوه سبز و تمرینات ترکیبی بر ترکیب بدن و هموستاز گلوگز زنان دارای اضافه وزن و چاق بود.
روش بررسی: 26 زن دارای اضافه وزن و چاق به طور تصادفی به سه گروه قهوه سبز (9 نفر)، تمرین ترکیبی (10 نفر) و قهوه سبز- تمرین ترکیبی (7 نفر) تقسیم شدند. پودر قهوه سبز روزانه در دو وعده 125 میلیگرمی قبل از نهار و شام مصرف شد. تمرینات ترکیبی شامل شش هفته، چهار جلسه در هفته تمرینات استقامتی- قدرتی پیشرونده بود. میزان انسولین، قند خون ناشتا، شاخص مقاومت به انسولین HOMA)) و متغیرهای ترکیب بدن قبل و شش هفته پس از مداخله اندازهگیری شد.
نتایج: مقادیر وزن، شاخص توده بدن (BMI)، دور کمر، دور لگن، نسبت دور کمر به دور لگن (WHR)، درصد چربی، سطح انسولین و HOMA در هر سه گروه کاهش معنیداری داشت که کاهش به جز دور کمر، WHR، انسولین و HOMA، در سایر متغیرها در گروه قهوه سبز- تمرین ترکیبی بالاتر از سه گروه دیگر بود (05/0P<). تغییرات قند خون در هیچیک از گروهها معنیداری نبود (05/0P>).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که احتمالاً قهوه سبز و تمرین ترکیبی هر دو برای بهبود ترکیب بدن، میزان انسولین و HOMA مؤثرند و مصرف قهوه سبز به همراه تمرین همزمان بر بهبود ترکیب بدن، اثرات همافزایی دارند.
گلواژگان: ترکیب بدن، تمرین ترکیبی، قهوه سبز، هموستاز گلوکز
مقدمه
چاقی و اضافه وزن بیماری مزمنی است که به عنوان مشکل سلامت عمومی محسوب شده و دارای شیوع بالایی در سراسر جهان میباشد. طی 5/3 دهه اخیر شیوع چاقی در جهان به دو برابر افزایش یافته است [1]. از پیامدهای چاقی میتوان به افزایش خطر بروز بیماریها از جمله بیماریهای قلبی عروقی، فشار خون، دیابت نوع 2، افزایش چربی خون و سکته اشاره کرد. از این رو لزوم توجه به کاهش وزن در افراد چاق امری ضروریست. اساس درمان چاقی بر کاهش کالری دریافتی و افزایش انرژی مصرفی استوار است [2]. از این رو مداخلات تغذیه و فعالیت بدنی میتوانند با بهبود چاقی، موجب پیشگیری از بروز بیماریهای مرتبط با آن شود. قهوه به عنوان یکی از پرمصرفترین نوشیدنیهای جهان محسوب شده و دانههای آن حاوی مقادیر بالایی از ترکیبات آنتیاکسیدانی با خواص ضد چاقی میباشند [3].
قهوه سبز که شکل بوداده نشده قهوه میباشد، متشکل از پلی ساکارید، مونوساکارید، چربی، استرول، اسید چرب، اسید فنولیک، پروتئین، اسید آمینه آزاد، ویتامین و مواد معدنی است. همچنین قهوه سبز به دلیل بو داده نشدن، دارای مقادیر بسیار بالایی از پلی فنول نسبت به قهوه بوداده میباشد که اصلیترین این پلی فنولها اسید کلروژنیک است [4، 3]. خواص بیولوژیک بسیاری برای اسید کلروژنیک بر شمرده شده که از آن جمله میتوان به خواص کاهنده فشار خون، قند خون و چربیهای خون، بهبود ترکیب بدن، خواص آنتیاکسیدانی و ضد سرطانی آن اشاره نمود [7-5، 3]. بیان شده است که احتمالاً اسید کلروژنیک میتواند در افزایش جذب گلوکز توسط هر دو سلولهای حساس به انسولین و سلولهای مقاوم به انسولین مؤثر باشد و از اینرو انتظار میرود که درنتیجه مصرف قهوه سبز، هموستاز گلوکز بهبود یابد [5]. علاوه بر این، اشاره شده که اسید کلروژنیک میتواند با افزایش متابولیسم چربیها، بر بهبود ترکیب بدن اثر گذارد [8]. بنابراین میتوان انتظار داشت که مصرف قهوه سبز به عنوان منبعی غنی از اسید کلروژنیک موجب بهبود ترکیب بدن و هموستاز شود. با این حال با توجه به آنکه در منابع به نقش فعالیت بدنی در
بهبود ترکیب بدن و هموستاز گلوکز نیز اشاره شده [9]، لذا احتمالاً درنتیجه مصرف قهوه سبز به همراه انجام تمرینات ورزشی، تأثیرات بیشتری را بر بهبود ترکیب بدن و هموستاز گلوکز شاهد خواهیم بود.
طبق توصیههای انجمن دیابت امریکا و دانشکده طب ورزش امریکا انجام فعالیت بدنی منظم برای حفظ سلامتی و پیشگیری و درمان بیماریها مفید است و به منظور دستیابی به این اهداف بهتر است که تمرینات استقامتی و قدرتی به طور همزمان انجام شوند. دلیل این موضوع را میتوان در افزایش اثرگذاری آنها نسبت به انجام مجزای تمرینات استقامتی یا قدرتی دانست [11، 10]. در پژوهشهایی که به بررسی اثر تمرینات همزمان بر ترکیب بدن و هموستاز گلوکز انجام شدهاند، اشاره شده که تمرینات همزمان اثرات کمی بر وزن، اثرات کم تا متوسطی بر میزان چربی بدن و اثرات بالایی بر حساسیت انسولینی دارند [13، 12، 9]. از اینرو میتوان انتظار داشت که انجام این تمرینات موجب بهبود چاقی و هموستاز گلوکز افراد شود.
با توجه به بررسی پیشینههای موجود، با وجود آنکه پژوهشهای متعددی درخصوص اثر قهوه سبز و یا ماده مؤثره آن بر ترکیب بدن [8-6، 20-14] و هموستاز گلوکز [22، 21، 15، 7] و همچنین اثر تمرینات همزمان استقامتی- قدرتی بر ترکیب بدن [25-23، 12، 13] و هموستاز گلوکز [26، 13، 12] انجام شده، اما تاکنون اثر همزمان مصرف قهوه سبز و تمرینات ورزشی بر ترکیب بدن و هموستاز گلوکز ارزیابی نشده است. فرض بر این است که مصرف قهوه سبز به همراه تمرین همزمان موجب افزایش اثرات بهبوددهنده ترکیب بدن و هموستاز گلوکز شود. لذا هدف از این مطالعه بررسی اثر همزمان قهوه سبز و تمرین ترکیبی بر ترکیب بدن و هموستاز گلوکز زنان چاق و دارای اضافه وزن بود.
مواد و روشها
آزمودنیها
این پژوهش به صورت نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را 40 نفر از زنان چاق و دارای اضافه وزن (57/3±80/29 سال) یکی از مناطق منتخب شهر رشت که در پی درج آگهی و فراخوان داوطلب شرکت در پژوهش شدند، تشکیل میدادند. دو هفته قبل از شروع تمرینات داوطلبان در باشگاه تمرینی حضور یافته و تعداد 30 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 10 نفره مصرف قهوه سبز، تمرین ترکیبی (استقامتی- قدرتی) و قهوه سبز- تمرین ترکیبی تقسیم شدند و پس از توضیح کامل روند پژوهش، رضایتنامه کتبی توسط تمامی آزمودنیها امضا شد. معیارهای ورود به تحقیق شامل عدم فعالیت بدنی منظم طی یک سال گذشته و نداشتن سابقه بیماریهای متابولیک و اورتوپدی بود. معیارهای خروج از پژوهش شامل مصرف مکمل و یا داروهای کاهنده وزن طی شش ماه گذشته، داشتن هر نوع رژیم غذایی، بیش از سه جلسه غیبت در تمرینات و نخوردن منظم وعدههای قهوه سبز مصرفی بود. به آزمودنیها توصیه شد که عادات غذایی خود و بویژه میزان چربی، نمک، میوه و سبزیجات مصرفی و همچنین میزان فعالیت روزانه خود را در طول مطالعه تغییر ندهند. سه نفر از گروه قهوه سبز- تمرین همزمان و یک نفر از گروه قهوه سبز به دلایل شخصی و عدم رعایت شرایط پژوهش حذف شدند. این پژوهش توسط کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت با شماره IR.IAU.RASHT.REC.1395.66 تأیید و همچنین در مرکز کارآزمایی بالینی ایران با کد IRCT2017061422498N13 نیز ثبت شده است.
سنجش ترکیب بدن
جهت اندازهگیری متغیرهای ترکیب بدن، یک هفته قبل از شروع تمرینات آزمودنیها در باشگاه حضور یافتند. قد توسط متر نواری چسبانده شده بر روی دیوار در وضعیت ایستاده، پاها به هم چسبیده و پاشنه پا، لگن، کتف و استخوان پس سری چسبیده به دیوار، با دقت 5/0 سانتیمتر و وزن آزمودنیها توسط ترازوی دیجیتال Seca ساخت آلمان، بدون کفش، با حداقل لباس و دقت 100 گرم اندازهگیری شد. به منظور محاسبه شاخص توده بدن ( Body Mass Index ( BMI))، وزن بر حسب کیلوگرم به مجذور قد بر حسب متر تقسیم شد ( Quetelet, 1869). اندازهگیری دور کمر در باریکترین ناحیه کمر، دور لگن در پهنترین ناحیه باسن، توسط متر نواری و با دقت یک میلیمتر و نسبت دور کمر به دور لگن ( Waist–hip ratio ( WHR)) با تقسیم دور کمر به دور لگن به دست آمد. همچنین چربی زیر جلدی در سه ناحیه سه سر بازو، فوق خاصره و ران در نیمه راست بدن با استفاده از کالیپر SAEHAN-SH, 5020, South Korea) ) سه مرتبه اندازهگیری و میانگین دو مقدار نزدیکتر هر ناحیه ثبت شد. برای محاسبه درصد چربی، مقادیر سه ناحیه جمع و میزان درصد چربی توسط نموگرام جکسون- پولارک محاسبه شد [27]. اندازهگیری متغیرهای ترکیب بدن بعد از اتمام شش هفته مداخلات مجددا تکرار شد.
خونگیری، آمادهسازی نمونهها و تجزیه و تحلیل بیوشیمیایی
برای اندازهگیری انسولین و قند خون ناشتا، 24 ساعت قبل از شروع مداخلات و 48 ساعت پس از اتمام دوره شش هفتهای، آزمودنیها در آزمایشگاه حضور یافته و میزان 10 سیسی خون ورید بازویی با رعایت 12-10 ساعت ناشتایی و عدم انجام فعالیت بدنی به مدت 24 ساعت گرفته شد. سپس نمونههای خون به منظور جداسازی سرم به مدت 10 دقیقه با 3000 دور در دقیقه سانتریفیوژ، سرم جدا شده و تا زمان اندازهگیری در فریزر با دمای 28- درجه سانتیگراد قرار گرفت. اندازهگیری میزان انسولین به روش الایزا با کیت انسولین ( LND Insulin kit, German) و میزان قند خون ناشتا توسط روش فتومتریک با کیت قند خون ( Pars Azmoon Fasting Blood Sugar Kit, Tehran, Iran) انجام شد. شاخص مقاومت به انسولین ( Homeostatic model assessment (HOMA)) توسط تقسیم حاصلضرب میزان قند خون ناشتا (میلیمول بر لیتر) و انسولین (پیکومول در لیتر) بر 5/22 به دست آمد.
نحوه مصرف و اندازهگیری محتوای پلی فنول قهو سبز
پودر قهوه سبز که از دانههای گیاه قهوه عربیکا ( Arabica Green Coffee Beans) صورت بستهبندی خریداری و توسط آزمایشگاه کنترل کیفی دانشگاه گیلان تایید شد. میزان قهوه سبز مصرفی روزانه 250 میلیگرم بود. آزمودنیهای گروه قهوه سبز و قهوه سبز- تمرین ترکیبی روزانه دو وعده قهوه سبز را یکی قبل از نهار و یکی قبل از شام دریافت کردند. بدینصورت که 125 میلیگرم قهوه سبز را در 120 میلیلیتر آب داغ (نصف فنجان) ریخته و پس از هم زدن مصرف نمودند. میزان قهوه سبز مصرفی از مطالعات انسانی برداشت شده و بیان داشتهاند که مصرف طولانی مدت قهوه سبز اثر سوء ندارد [21، 14]. به منظور اطمینان از مصرف مکمل، توزیع قهوه سبز به صورت هفتگی انجام و پیامک روزانه نیز جهت یادآوری مصرف وعدهها به تمامی آزمودنیها داده شد. با توجه به آنکه حدود 99 درصد پلی فنول قهوه سبز را اسید کلروژنیک تشکیل میدهد [28]. لذا برای بررسی محتوای اسید کلروژنیک قهوه سبز، میزان کل پلیفنولها اندازهگیری شد. بدینمنظور در ابتدا برای تهیه عصاره قهوه سبز میزان نیم گرم پودر قهوه سبز به دو گرم حلال افزوده شد. سپس به مدت 24 ساعت در دمای اتاق قرار گرفت. پس از اتمام زمان موردنظر محلول به دست آمده از صافی گذرانده شد. برای تعیین میزان کل پلیفنولها، میزان 1/0 میلیلیتر عصاره با 5/0 میلیلیتر معرف فنولی فولین و 5/7 میلیلیتر محلول سدیم کربنات اشباع ترکیب شده و سپس به منظور رقیقسازی 10 میلیلیتر آب به آن اضافه شد و میزان جذب توسط دستگاه اسپکتروفتومتر ( Spectrometer, PG Instruments, T100, British) در طول موج 765 نانومتر خوانده شد [29]. محتوای کل پلیفنول توسط معادله اسید گالیک بیان شد [30].
برنامه تمرین
برنامه تمرین ترکیبی (استقامتی- قدرتی) به مدت شش هفته، چهار جلسه در هفته بود که هر جلسه ابتدا با 10 دقیقه گرم کردن شامل دوی نرم و حرکات کششی شروع، سپس تمرینات استقامتی و در ادامه تمرینات قدرتی انجام میشد. در انتهای جلسات نیز آزمودنیها 10 دقیقه دوی نرم و حرکات کششی را جهت سرد کردن انجام میدادند. تمرین هوازی شامل دویدن بود که در هفته اول با 20 دقیقه دویدن با شدت 65-55 درصد حداکثر ضربان قلب بر طبق فرمول (سن-220) شروع، هر هفته 2 دقیقه به زمان و هر دو هفته 5 درصد به شدت افزوده شد [25] تا در هفته ششم به 30 دقیقه دویدن با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب برسد. برنامه تمرین قدرتی شامل هشت حرکت پرس سینه، پرس پا، لت، صلیب، جلو بازو، پشت پا، نشر از جلو هالتر و ساق پا نشسته دستگاه بود که به صورت دایرهای در 4-2 نوبت با 80-65 درصد یک تکرار بیشینه، 12-8 تکرار، 90-60 ثانیه استراحت بین حرکات و 3-2 دقیقه استراحت بین دایرهها انجام شد. افزایش شدت تمرینات به صورت پلکانی بود و در هفته چهارم جهت جلوگیری از بیش تمرینی یک دوره کاهش بار در نظر گرفته شد [31]. اندازهگیری یک تکرار بیشینه برای مشخص کردن شدت تمرینات در دو مرحله، قبل از شروع تمرینات (برای سه هفته اول) و در پایان هفته سوم (برای سه هفته دوم) انجام شد. بدینمنظور پس از یک جلسه آشنایی با نحوه اجرای صحیح حرکات، اندازهگیری یک تکرار بیشینه با استفاده از آزمون برزیسکی محاسبه شد [32].
روش تجزیه وتحلیل دادهها
برای بررسی توزیع طبیعی دادهها آزمون کولموگراف-اسمیرنف استفاده شد. بررسی تغییرات درون گروهی توسط آزمون تی همبسته و تفاوتهای بین گروهها با استفاده از آزمون آنکووای یک راهه با تنظیم پیش آزمون به عنوان عامل مداخلهگر انجام شد و در مواردی که تغییرات بین گروهی معنیدار بود، آزمون تعقیبی LSD جهت ارزیابی دوبه دوی گروهها به کار رفت. تجزیه و تحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام و میزان α در سطح کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
نتایج
بررسی توزیع طبیعی داده توسط آزمون کولموگراف- اسمیرنف نشان داد که تمامی متغیرهای از توزیع طبیعی برخوردار بودند. توصیف ویژگیهای متغیرهای پژوهش در سه گروه قهوه سبز، تمرین ترکیبی و قوه سبز- تمرین ترکیبی در جدول شماره 1 ارائه شده است.
نتایج ارزیابی تغییرات درون گروهی متغیر های ترکیب بدن حاکی از کاهش معنی دار وزن، BMI، دور کمر، دور لگن، WHR و درصد چربی در هر سه گروه مطالعه بود (05/0 P<). درخصوص شاخصهای هموستاز گلوکز کاهش معنیدار انسولین در هر سه گروه مطالعه و همچنین کاهش معنیدار HOMA در گروههای قهوه سبز و قهوه سبز- تمرین ترکیبی مشاهده شد (05/0 P<). با این وجود، درخصوص قند خون ناشتا تغییر بارزی در هیچ یک از گروههای مطالعه نشان نداد (05/0 P>). نتایج تغییرات درون گروهی متغیرهای ترکیب بدن و هموستاز گلوکز در جدول شماره 2 ارائه شده است.
بررسی تفاوت بین گروهی در پیش آزمون نشاندهنده تفاوت معنیدار بین گروهی در تمامی متغیرهای اندازهگیری شده بود (001/0 P<). در پس آزمون نیز، بررسی تفاوتها پس از تنظیم پیش آزمون به عنوان عامل مداخلهگر حاکی از معنیدار بودن تفاوت در متغیرهای وزن (01/0= P)، BMI (04/0= P)، دور لگن (001/0 P<) و چربی زیر جلد (001/0 P<) بود. به این وجود تفاوت در متغیرهای دور کمر، WHR، قند خون ناشتا، انسولین و HOMA معنیدار نبود (05/0 P>) (جدول شماره 3).
آزمون تعقیبی به منظور بررسی دو به دوی گروهها نشاندهنده تفاوت معنیدار بین گروههای تمرین ترکیبی و قهوه سبز و تمرین ترکیبی و قهوه سبز- تمرین ترکیبی برای متغیرهای وزن (به ترتیب 001/0 P< و 01/0= P)، BMI (به ترتبیب 02/0= P و 04/0= P) و دور لگن (001/0 P< بود. در متغیر درصد چربی تفاوت بین هر سه گروه معنیدار بود (001/0 P<) (جدول شماره 4).
جدول شماره 1- توصیف ویژگیها ترکیب بدن و شاخصهای هموستاز گلوکز آزمودنیهای پژوهش
|
قهوه سبز
(تعداد=9 نفر) |
تمرین ترکیبی
(تعداد=10 نفر) |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی
(تعداد= 7نفر) |
پیش آزمون |
پس آزمون |
پیش آزمون |
پس آزمون |
پیش آزمون |
پس آزمون |
|
|
|
|
سن (سال) |
87/2±91/23 |
- |
98/2±57/24 |
- |
06/3±50/24 |
- |
ویژگیهای آنتروپومتریک |
قد (متر) |
05/0±58/1 |
- |
04/0±59/1 |
- |
03/0±61/1 |
- |
وزن (کیلوگرم) |
12/9±55/77 |
28/9±55/74 |
71/12±00/75 |
46/12±10/72 |
34/8±42/78 |
37/9±14/74 |
BMI(کیلوگرم بر مترمربع) |
71/2±93/29 |
76/2±77/28 |
05/4±10/29 |
97/3±96/27 |
95/2±89/28 |
37/3±31/27 |
دور کمر (سانتیمتر) |
42/4±1/89 |
35/4±22/86 |
01/6±80/85 |
18/6±70/81 |
72/4±00/87 |
42/4±57/82 |
دور لگن (سانتیمتر) |
53/4±55/110 |
21/4±66/107 |
58/6±00/108 |
29/6±10/104 |
81/2±71/109 |
09/3±71/102 |
WHR (نسبت) |
08/0±81/0 |
06/0±79/0 |
04/0±81/0 |
04/0±81/0 |
03/0±83/0 |
03/0±83/0 |
چربی زیر جلد (درصد) |
71/2±55/29 |
29/2±33/28 |
65/2±80/29 |
79/2±70/27 |
71/1±57/29 |
98/1±57/26 |
هموستاز گلوکز |
قند خون ناشتا (میلیمول بر دسیلیتر) |
78/5±00/88 |
75/5±88/86 |
94/6±80/82 |
29/5±30/81 |
92/4±57/78 |
20/9±00/81 |
انسولین (پیکومول بر لیتر) |
32/4±25/11 |
33/5±72/8 |
90/6±02/10 |
08/6±60/6 |
53/4±51/8 |
92/2±31/5 |
HOMA |
92/0±40/2 |
18/1±90/1 |
91/0±80/1 |
29/1±36/1 |
97/0±75/1 |
64/0±05/1 |
BMI: شاخص توده بدن؛ WHR: نسبت دور کمر به دور لگن، HOMA-IR: Homeostasis model assessment
جدول شماره 2- نتایج آزمونهای t وابسته به منظور ارزیابی تغییرات درون گروهی متغیرهای ترکیب بدن و هموستاز گلوکز (تعداد=26)
متغیر |
گروه |
تغییرات دورن گروهی |
اختلاف میانگین |
t |
معنیداری |
وزن (کیلوگرم) |
قهوه سبز |
00/3+ |
39/10 |
*00/0 |
تمرین ترکیبی |
90/2+ |
42/12 |
*00/0 |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
28/4+ |
04/9 |
*00/0 |
BMI (کیلوگرم بر متر مربع) |
قهوه سبز |
16/1+ |
86/9 |
*00/0 |
تمرین ترکیبی |
13/1+ |
37/12 |
*00/0 |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
57/1+ |
48/9 |
*00/0 |
دور کمر
(سانتیمتر) |
قهوه سبز |
88/2+ |
82/6 |
*00/0 |
تمرین ترکیبی |
10/4+ |
94/8 |
*00/0 |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
42/4+ |
26/5 |
*00/0 |
دور لگن
(سانتیمتر) |
قهوه سبز |
88/2+ |
08/11 |
*00/0 |
تمرین ترکیبی |
90/3+ |
45/6 |
*00/0 |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
00/7+ |
67/9 |
*00/0 |
WHR (نسبت) |
قهوه سبز |
006/0+ |
82/2 |
*02/0 |
تمرین ترکیبی |
01/0+ |
00/3 |
*01/0 |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
01/0+ |
07/7 |
*00/0 |
چربی زیر جلد
(درصد) |
قهوه سبز |
22/1+ |
31/8 |
*00/0 |
تمرین ترکیبی |
10/2+ |
69/11 |
*00/0 |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
00/3+ |
74/13 |
*00/0 |
قند خون ناشتا (میلیمول بر دسیلیتر) |
قهوه سبز |
11/1+ |
62/0 |
54/0 |
تمرین ترکیبی |
50/1+ |
07/1 |
30/0 |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
42/2+ |
08/1 |
31/0 |
انسولین (پیکومول بر لیتر) |
قهوه سبز |
53/2+ |
08/3 |
*00/0 |
تمرین ترکیبی |
42/3+ |
59/3 |
*00/0 |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
20/3+ |
88/2 |
*02/0 |
HOMA |
قهوه سبز |
50/0+ |
46/2 |
*03/0 |
تمرین ترکیبی |
43/0+ |
61/1 |
14/0 |
قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
69/0+ |
22/3 |
*01/0 |
BMI: شاخص توده بدن؛ WHR: نسبت دور کمر به دور لگن، HOMA-IR: Homeostasis model assessment
* تفاوت معنیدار بین پیش و پس آزمون (05/0 P<)
جدول شماره 3- نتایج آزمون آنکووای یک راهه جهت مقایسه نتایج پس آزمون بین گروهها (با حذف تأثیر پیش آزمون)
متغیر |
|
ضریب تعیین |
F |
مربع جزئی اتا |
سطح معنیداری |
ویژگیهای آنتروپومتریک |
وزن (کیلوگرم) |
پیش آزمون |
97/2595 |
51/2855 |
99/0 |
*00/0 |
پس آزمون |
47/9 |
21/5 |
32/0 |
*01/0 |
BMI (کیلوگرم بر مترمربع) |
پیش آزمون |
87/268 |
05/2086 |
99/0 |
*00/0 |
پس آزمون |
90/0 |
49/3 |
24/0 |
*04/0 |
ادامه جدول شماره 3-
متغیر |
|
ضریب تعیین |
F |
مربع جزئی اتا |
سطح معنیداری |
ویژگیهای آنتروپومتریک |
دور کمر
(سانتیمتر) |
پیش آزمون |
56/553 |
61/203 |
90/0 |
*00/0 |
پس آزمون |
60/12 |
31/2 |
17/0 |
12/0 |
دور لگن
(سانتیمتر) |
پیش آزمون |
13/501 |
73/199 |
90/0 |
*00/0 |
پس آزمون |
08/71 |
16/14 |
56/0 |
*00/0 |
WHR (نسبت) |
پیش آزمون |
02/0 |
38/283 |
94/0 |
*00/0 |
پس آزمون |
00/0 |
52/1 |
12/0 |
24/0 |
چربی زیر جلد
(درصد) |
پیش آزمون |
25/131 |
70/603 |
96/0 |
*00/0 |
پس آزمون |
08/16 |
99/36 |
77/0 |
*00/0 |
هموستاز گلوکز |
قند خون ناشتا (میلیمول بر دسیلیتر) |
پیش آزمون |
80/470 |
69/18 |
45/0 |
*00/0 |
پس آزمون |
56/34 |
68/0 |
05/0 |
51/0 |
انسولین (پیکومول بر لیتر) |
پیش آزمون |
04/286 |
26/37 |
62/0 |
*00/0 |
پس آزمون |
50/0 |
03/0 |
00/0 |
96/0 |
HOMA-IR |
پیش آزمون |
00/12 |
58/32 |
59/0 |
*00/0 |
پس آزمون |
31/0 |
42/0 |
03/0 |
66/0 |
BMI: شاخص توده بدن؛ WHR: نسبت دور کمر به دور لگن، HOMA-IR: Homeostasis model assessment
*تفاوت معنادار بین گروهها در پیش آزمون؛ ** تفاوت معنادار بین گروهها در پس آزمون با حذف تأثیر پیش آزمون، سطح معناداری 05/0 P<
جدول شماره 4- نتایج آزمون تعقیبی LSD به منظور مقایسه دو به دوی گروهها در متغیرهای ترکیب بدن (تعداد=26 نفر)
متغیر |
گروه |
میانگین اختلافات |
خطای استاندارد |
معنیداری |
فاصله اطمینان %95 |
کران پایین |
کران بالا |
وزن (کیلوگرم) |
قهوه سبز تمرین ترکیبی |
2/1- |
47/0 |
*00/0 |
40/2- |
44/0- |
قهوه سبز قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
12/0- |
44/0 |
77/0 |
04/1- |
78/0 |
تمرین ترکیبی قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
29/1- |
48/0 |
*01/0 |
29/2- |
29/0- |
BMI (کیلوگرم بر مترمربع) |
قهوه سبز تمرین ترکیبی |
44/0- |
17/0 |
*02/0 |
80/0- |
07/0- |
قهوه سبز قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
05/0- |
16/0 |
76/0 |
39/0- |
29/0 |
تمرین ترکیبی قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
39/0- |
18/0 |
*04/0 |
77/0- |
01/0- |
دور لگن
(سانتیمتر) |
قهوه سبز تمرین ترکیبی |
95/2- |
78/0 |
*00/0 |
58/4- |
31/1- |
قهوه سبز قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
23/1 |
74/0 |
11/0 |
31/0- |
78/2 |
تمرین ترکیبی قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
18/4- |
80/0 |
*00/0 |
84/5- |
52/2- |
چربی زیر جلد
(درصد) |
قهوه سبز تمرین ترکیبی |
89/0- |
23/0 |
*00/0 |
37/1- |
41/0- |
قهوه سبز قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
10/1 |
21/0 |
*00/0 |
66/0 |
55/1 |
تمرین ترکیبی قهوه سبز- تمرین ترکیبی |
00/2 |
23/0 |
*00/0 |
48/2- |
51/1- |
BMI: شاخص توده بدن
* تفاوت معنیدار بین دو گروه (05/0 P<)
بحث
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر همزمان قهوه سبز و تمرین ترکیبی بر ترکیب بدن و هموستاز گلوکز زنان چاق و دارای اضافه وزن بود. نتایج نشان داد که مقادیر تمامی متغیرهای ترکیب بدن اندازهگیری شده شامل وزن، BMI، دور کمر، دور لگن، WHR و چربی زیر جلدی در هر سه گروه تمرینی به میزان معنیداری کاهش یافتند. همچنین بررسی بین گروهی نیز تفاوت معنیداری را در تمامی متغیرهای به جز دور کمر و WHR نشان داد. بررسی دو به دوی گروهها نیز حاکی از آن بود که در متغیرهای دور لگن و چربی زیر جلد کاهش در گروه قهوه سبز- تمرین ترکیبی به میزان معنیداری بیشتر از دو گروه دیگر و در گروه تمرین ترکیبی بیشتر از گروه قهوه سبز بود. بررسی وزن و BMI نشان داد که کاهش در گروه قهوه سبز- تمرین ترکیبی بیشتر از دو گروه دیگر و در گروه قهوه سبز بیشتر از تمرین ترکیبی بود. در راستای نتایج مطالعه حاضر مصرف هشت هفته قهوه سبز در افراد چاق و دارای اضافه وزن [20] و همچنین مصرف قهوه سبز در موشهای چاق شده با رژیم غذایی پر چرب به مدت دو هفته [18] و یا مصرف اسید کلروژنیک به مدت یک هفته [8] و 6 یا 7 هفته [15]، موجب کاهش وزن، شاخص توده بدن، توده چربی و چربی احشایی شد. با این حال، کوزامو ( Kozuma) و همکارانش در پژوهشی در افراد میانسال مبتلا به فشار خون دریافتند که مصرف روزانه عصاره قهوه سبز به صورت روزانه 10 گرم سوپ آماده کم نمک به عنوان صبحانه به مدت 28 روز تأثیری بر بهبود ترکیب بدن نداشت [14]. در پژوهشی دیگر توسط واتاناب ( Vatanabe) و همکاران نیز مشاهده شد که مصرف 128 میلیلیتر آبمیوه و سبزیجات به همراه 48/0 گرم عصاره قهوه سبز به مدت 60 روز (روزانه 140 میلیگرم اسید کلروژنیک) در افراد مبتلا به افزایش متوسط فشار خون تأثیری بر بهبود شاخص توده بدن آزمودنیها نداشت [7]. علت اختلاف نتایج را میتوان به مقادیر روزانه اسید کلروژنیک دریافتی و مدت زمان مصرف نسبت داد. در مطالعه کوزامو و همکاران مقادیر اسید کلروژنیک دریافتی روزانه 25، 50 و یا 100 میلیگرم بود که به مدت 28 روز و در مطالعه واتاناب و
همکاران روزانه 140 میلیگرم اسید کلروژنیک برای 60 روز مصرف شد. با این حال در پژوهش حاضر 105 میلیگرم اسید کلروژنیک در روز به مدت 6 هفته (42 روز) مصرف شد. از جهتی این دو پژوهش بر خلاف مطالعه ما در افراد مبتلا به افزایش متوسط فشار خون که دارای وزن طبیعی و اضافه وزن بودند، انجام شد. حال آنکه آزمودنیهای مطالعه حاضر افراد سالم چاق و دارای اضافه وزن بودند. اسید کلروژنیک موجود در قهوه سبز موجب مهار تجمع تری گلیسرید کبد و پانکراس و تحریک متابولیسم تری گلیسرید میشود و همچنین در تنظیم لیپازها [33، 18]، سطوح آدیپوکاینهای پلاسما و توزیع چربی بدن مؤثر است. میزان سنتز اسیدهای چرب و کلسترول را کاهش و در افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب و بیان گیرندههای فعال شده با تکثیرکنندههای پراکسیزوم (Peroxisome proliferator-activated receptor ( PPARs)) که با اتصال به اسیدهای چرب در تنظیم تعادل انرژی نقش دارند، دخالت دارد [8]. در مجموع اسید کلروژنیک موجود در قهوه سبز با کاهش تولید و افزایش متابولیسم اسیدهای چرب، موجب بهبود ترکیب بدن میشود.
از جهتی همسو با نتایج مطالعه حاضر در پژوهشها به اثر تمرینات همزمان استقامتی- قدرتی بر بهبود ترکیب بدن نیز اشاره شده است [25-23، 12]. با این حال لیباردی ( Libardi) و همکاران (2012) در مطالعهای در مردان بیتحرک چاق و دارای اضافه وزن دریافتند که 16 هفته تمرین همزمان که ابتدا با تمرینات مقاومتی با شدت 85-55 درصد یک تکرار بیشینه شروع و در ادامه تمرینات هوازی با شدتهای کمتر و بیشتر از آستانه تهویه ریوی انجام شد، تأثیری بر ترکیب بدن آزمودنیها نداشت [13]. دلیل اختلاف نتایج را میتوان با شیوه تمرینات مرتبط دانست. زیرا در پژوهش لیباردی و همکاران تمرینات به
|
 |
Phytochemical and Morphological Responses of Atropa (Atropa belladonna L.) to PGPR under Greenhouse Conditions |
P. 228-240 |
 |
M Inanloo Far, H Naghdi Badi *, SM Tolyat Abulhassani, H Makarian, MR Ameryan |
|
Abstract
(136 Views) |
Full-Text (PDF)
(151 Downloads)
|
 |
Protective Effect of the Ethanol Extract of Pomegranate Mesocarp on Isolated Rat Heart Following Ischemia and Reperfusion |
P. 241-254 |
 |
K Rahimi, HR Kazerani * |
|
Abstract
(143 Views) |
Full-Text (PDF)
(44 Downloads)
| Highlights
اثر عصاره اتانولی پیه انار بر قلب ایزوله رت متعاقب ایسکمی و پرفوزیون مجدد
کاوه رحیمی1، حمیدرضا کازرانی2*
- دکتری فیزیولوژی، مرکز تحقیقات علوم سلولی و مولکولی، پژوهشکده توسعه سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران
- دانشیار فیزیولوژی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
*آدرس مکاتبه: مشهد، میدان آزادی، پردیس دانشگاه فردوسی، دانشکده دامپزشکی، کدپستی: 9177948974
تلفن: 38805632 (051)، نمابر: 38763852 (051)
پست الکترونیک: kazerani@um.ac.ir
تاریخ دریافت: 15/5/97 تاریخ تصویب: 23/7/97
چکیده
مقدمه: بیماری ایسکمیک قلب مهمترین عامل مرگ و میر در جهان به شمار میرود.
هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر تجویز خوراکی عصاره پیه انار بر قلب ایزوله رت، متعاقب ایسکمی و پرفوزیون مجدد میوکارد بود.
روش بررسی: در این مطالعه قلب رتها تحت بیهوشی عمیق خارج شد و توسط دستگاه لانگن دورف مورد مطالعه قرار گرفت. در بخش اول مطالعه، قلبهای ایزوله در گروههای سهتایی همراه محلول کربس، غلظتهای مختلف عصاره پیه انار (5/0 - 00001/0 درصد) را دریافت کردند. گروه شاهد فقط محلول کربس دریافت نمود. در بخش دوم مطالعه، موشها در گروههای ده تایی شاهد و آزمون روزانه به مدت سه هفته توسط لوله معدی به ترتیب آب مقطر و یا عصاره اتانولی پیه انار (mg/kg 200) دریافت کردند. در پایان دوره تیمار، قلب حیوانات مورد مطالعه قرار گرفت. پس از دوره تثبیت (30 دقیقه)، قلبها 30 دقیقه ایسکمی عمومی و سپس 120 دقیقه پرفوزیون مجدد را تجربه نمودند.
نتایج: افزودن عصاره پیه انار به محلول پرفوزیون قلبهای ایزوله موجب دپرسیون فعالیت مکانیکی قلب و افزایش فشار عروق کرونر شد. تجویز داخل معدی پیه انار موجب افزایش معنیدار ضربان و قدرت انقباض بطن شد. فشار پرفوزیون کرونر نیز افزایش یافت. همچنین، وسعت ناحیه انفارکت در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری کاهش یافت.
نتیجهگیری: تجویز عصاره پیه انار به قلب ایزوله موجب بروز اثرات کاردیودپرسان میشود. با این حال، تجویز خوراکی این عصاره اثرات حفاظتی بسیار خوبی را در برابر آسیب ناشی از ایسکمی و پرفوزیون مجدد در قلب ایزوله موجب میشود.
گلواژگان: ایسکمی و پرفوزیون مجدد، پیه انار، قلب ایزوله
مقدمه
بیماری ایسکمیک قلب یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان در سالهای اخیر بوده است [1]. کاهش جریان خون موجب کاهش اکسیژنرسانی به میوکارد و درنتیجه رهاسازی رادیکالهای آزاد میشود. رادیکالهای آزاد با فسفولیپیدهای غشای سلول ترکیب و رادیکالهای پراکسی و پراکسید هیدروژن لیپید ایجاد میکنند [2]. پراکسیداسیون لیپید باعث تولید ترکیب سیتوتوکسیک مالون دی آلدهید میشوند که با تخریب غشا موجب آسیب سلول و نکروز میشوند [3]. گزارش شده است که رادیکالهای آزاد اکسیژن (ROS) موجب افزایش فسفریلاسیون اکسیداتیو میشود. فعالیت این آنزیمها توسط سد دفاعی آنتیاکسیدانی از جمله سوپر اکسید دسموتاز و کاتالاز به سطح نرمال برمیگردند [4]. مطالعات قبلی نشان دادهاند که گلوتاتیون و تیول استاتوس در طول ایسکمی کاهش مییابند و همزمان فعالیت سوپر اکسید دسموتاز کاهش مییابد [5]. استراتژی اصلی برای جبران آسیب ناشی از ایسکمی برقراری مجدد جریان خون است اما در واقع خود پرفوزیون مجدد موجب آسیبهای جدیدی از جمله: 1) آریتمی ناشی از پرفوزیون مجدد 2) آسیب واسکولار 3) اختلال عملکرد میوکارد 4) نکروز سلولها میشود [3]. هدف بسیاری از پژوهشگران جلوگیری از آسیب ناشی از پرفوزیون مجدد است که به دنبال ایسکمی رخ میدهد [6]. ایسکمی پرفوزیون مجدد موجب بهم خوردن بالانس بین آنتیاکسیدانها و رادیکالهای آزاد اکسیژن میشود [7]. در سالهای اخیر استفاده از عوامل آنتیاکسیدانی یکی از استراتژیهای اصلی در حفاظت قلب بر علیه آسیبهای ناشی از ایسکمی پرفوزیون مجدد بودهاند و مصرف آنتیاکسیدانهای طبیعی در سبزیها و میوهها توصیه شده است [9، 8].
فنولها دارای خواص آنتیاکسیدانی منحصر به فرد هستند که در حفاظت قلب در برابر آسیب ایسکمی پرفوزیون مجدد نقش دارند . تأثیرات محافظتی فنولها در مقابل بیماریهای قلبی عروقی عموماً به توانایی این ترکیبات به تعدیل عملکرد اندوتلیوم عروق، خواص آنتیاکسیدانی و ضدالتهابی، القای تولید نیتریک اکساید و انبساط عروق، مهار بیش فعالی
پلاکتها، مهار پرولیفراسیون و آنژیوژنز نسبت داده میشود [10]. پوست میوه انار ( Punica granatum) به دلیل حضور فنولهایی نظیر الاژیک تاننها، اسید الاژیک و اسید گالیک دارای ظرفیت آنتیاکسیدانی بسیار بالایی میباشد. بیشترین میزان ترکیبات فنولی میوه انار در قسمت پیه انار مشاهده شده به گونهای که میزان آن در پیه و پوست این میوه چندین برابر بیشتر از آب انار برآورد شده است. اولین گزارش در مورد خاصیت آنتیاکسیدانی پوست انار مربوط به عصـاره اسـتخراج شـده از آن توســط متــانول و بــه روش آزمایشــگاهی توســط ســینگ و همکاران بود. در این تحقیـق فعالیت آنتیاکسیدانی عصـاره اسـتخراج شـده بـا متانول توسط روش بتاکـاروتن لینولئـات 83 درصـد و روش خنثی نمودن ترکیب 1و 1 دی فنیـل پیکریـل هیـدرولاز 81 درصد گزارش شد. همچنـین از میـان ترکیبات پلی فنلی، فلاونوئیدها آنتیاکسـیدانهـای قـوی بـر علیه اکسیداسیون LDLهستند. این ترکیبات باعث جمعآوری و از بین بردن رادیکالهـای هیدروکسـیل، پراکسـید و آنیون سوپراکسید میشوند [13، 11].
هدف از این مطالعه بررسی اثرات عصاره پیه انار به صورت پرفوزیون مستقیم به قلب و تجویز خوراکی آن در برابر آسیب ایسکمی و پرفوزیون مجدد در رت میباشد. شایان ذکر است با توجه به موتورهای جستجوی رایج، گزارش مشابهی در این رابطه قابل دسترسی نبود.
مواد و روشها
عصارهگیری پیه انار
میوه تازه انار رقم شیشه کپ فردوس از ناحیه خراسان جنوبی تهیه شد و با آب مقطر شستشو داده شد. پس از جدا کردن پوست پیه انار (بخشهای سفید داخل پوسته میوه انار) جدا و خشک شد. پیه خشک شده در الکل اتیلیک 80 درصد به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد و در داخل دستگاه شیکر انکوباتور قرار گرفت . سپس عصاره به دست آمده از کاغذ صافی عبور داده شد . عصاره به دست آمده توسط دستگاه لیوفیلیزر ( Zirbus Vac 0.5) ساخت کشور آلمان خشک شد و تا زمان انجام آزمایش به دور از رطوبت و در دمای 20- درجه نگهداری شد.
حیوانات مورد آزمایش
این مطالعه بر روی رتهای نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 250±200 گرم انجام شد. آب و غذا به صورت آزاد در اختیار حیوانات قرار گرفت و حیوانات تا زمان آزمایش در دمای 2 ±22 درجه سانتیگراد و دورههای تاریکی/روشنایی 12 ساعته نگهداری شدند. این پژوهش بر اساس قوانین و دستورالعمل کمیته اخلاق حیوانات دانشگاه فردوسی مشهد صورت پذیرفت.
گروههای آزمایشی
بخش اول مطالعه جهت بررسی مقدماتی امکان تجویز مستقیم عصاره پیه انار همراه با محلول کربس به قلبهای ایزوله بود. بدینمنظور، ده گروه آزمایشی، هریک متشکل از 3 قلب مورد استفاده قرار گرفت. گروههای آزمون، غلظتهای مختلف عصاره اتانولی پیه انار (5/0 درصد تا 00001/0 درصد) را به مدت 30 دقیقه پس از دوره تثبیت همراه با محلول کربس دریافت میکردند. گروه شاهد عصاره دریافت نکرد.
در مرحله دوم پژوهش، رتها به طور تصادفی در دو گروه شاهد و آزمون، هر گروه متشکل از 10 رت توزیع شدند. گروه آزمون به مدت سه هفته روزانه به میزان 200 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره اتانولی پیه انار توسط لوله معدی خورانده شد. گروه شاهد حجم مشابهی از دارونما (آب مقطر) دریافت نمود. پس از اتمام دوره تیمار، قلب حیوانات مورد مطالعه با روشی مشابه مرحله اول تحت بیهوشی عمیق از قفسه سینه خارج شد و با استفاده از سیستم لانگن دورف مورد مطالعه قرار گرفت. با اینحال در این مرحله پس از تثبیت قلب، با قطع جریان کربس به قلب به مدت 30 دقیقه، ایسکمی عمومی ایجاد شد. سپس با برقراری مجدد جریان کربس به مدت 120 دقیقه، قلبهای ایزوله پرفوزیون مجدد را تجربه نمودند. شایان ذکر است هیچ گزارشی در رابطه با اثرات قلبی عصاره پیه انار در دسترس نیست و دوز فوق بر اساس دوزهای به کار رفته در سایر مطالعات تخمین زده شد [15، 14].
پرفوزیون قلب ایزوله
رتها توسط تزریق داخل صفاقی داروی پنتوباربیتال سدیم (60 میلیگرم بر کیلوگرم، سیگما) تحت بیهوشی عمیق قرار گرفتند. پس از تزریق هپارین (500 واحد بینالمللی) به داخل ورید پشتی قضیب، قفسه سینه شکافته و قلب حیوان خارج شد. قلبهای مجزا در محلول کربس صفر درجه قرار گرفته و بلافاصله ضمن اتصال به دستگاه لانگن دورف، توسط محلول کربس (بر حسب میلیمول در لیتر: NaCl: 118؛ NaHCO3: 25؛ KH2PO4: 2/1؛ KCl: 2؛ CaCl2: 23/1؛ MgSO4: 2/1؛ گلوکز: 11؛ pH: 4/7؛ °C37) پرفیوز شدند. محلول فوق حداقل 20 دقیقه قبل از شروع و طی دوره آزمایش توسط گازهای اکسیژن و دی اکسید کربن (به ترتیب با نسبتهای 95 و 5 درصد حجم) حبابدهی میشد [16].
طی مدت آزمایش، ثبت ECG توسط دو الکترود که به گوشک راست و نوک قلب متصل بودند توسط دستگاه الکتروفیزیولوژی پاورلب ( ML110، استرالیا) صورت میگرفت. فشار پرفوزیون کرونر از طریق یک سه راهی که قبل از کانول آئورت قرار گرفته بود توسط یک ترانس دیوسر فشار ( MLT844) اندازهگیری میشد. فشار داخل بطن چپ نیز از طریق یک بالون کوچک از جنس لاتکس که به یک ترانس دیوسر فشار دیگر متصل بود ثبت میشد. ضربان قلب از طریق نوسانات فشار داخل بطنی و همچنین بر اساس سیکل ECG محاسبه میشد. حاصل ضرب تعداد ضربان و فشار بطن چپ ( rate pressure product: RPP) به عنوان شاخصی از فعالیت مکانیکی قلب توسط فرمول RPP = HR × LVDP محاسبه شد. درصد RPP بر اساس میزان آن در ابتدای آزمایش جهت مقایسه در نظر گرفته شد.
در پایان دوره پرفوزیون مجدد، قلبها توزین شده و بلافاصله توسط نیتروژن مایع منجمد میشدند و سپس تا مرحله آزمایشهای بعدی در دمای 20- نگهداری میشدند.
اندازهگیری وسعت ناحیه انفارکتوس
جهت اندازهگیری وسعت ناحیه انفارکتوس، قلبها با استفاده از اسکالپل به طور عرضی و در فواصل 2 میلیمتر برش خوردند. قطعات به داخل پتری دیش حاوی محلول یک درصد تری فنیل تترازولیوم کلرید ( triphenyl tetrazolium chloride) منتقل شده و به مدت 10 دقیقه در دمای 37 درجه سانتیگراد انکوبه شدند. سپس با استفاده از دوربین دیجیتال از برشهای قلب عکسبرداری شد. وسعت ناحیه انفارکتوس با توجه به تفاوت رنگ با میوکارد زنده، با استفاده از نرمافزار فتوشاپ v.CS5 اندازهگیری شد. شایان ذکر است میوسیتهای قلبی زنده توسط محلول فوق به رنگ قرمز درمیآیند در حالی که میوسیتهای مرده رنگی متمایل به سفید خواهند داشت.
آنالیز آماری
ارزیابی آماری و رسم نمودارها توسط نرمافزار آماری
گرافپد پریزم (GraphPad Software, USA) صورت پذیرفت. مرحله اول پژوهش به صورت مقدماتی (پیلوت) و با تعداد کم تکرار انجام شد و به همین خاطر هیچگونه مقایسه آماری بین دادهها صورت نپذیرفت. نتایج مربوط به مرحله دوم پژوهش توسط آزمون آنالیز واریاس دو طرفه و آزمون تکمیلی بنفرونی مقایسه شد. آنالیز نتایج مربوط به وسعت ناحیه انفارکتوس و وزن قلبها توسط آزمون t صورت پذیرفت.
نتایج
در مرحله اول این پژوهش، اثر مستقیم غلظتهای مختلف عصاره پیه انار بر قلب ایزوله مورد ارزیابی قرار گرفت. عصاره پیه انار موجب کاهش میانگین ضربان قلب بخصوص در غلظتهای بالا شد ( نمودار شماره 1).
نمودار شماره 1- تأثیر غلظتهای مختلف عصاره پیه انار بر ضربان قلب مجزا. قلب ایزوله رت توسط دستگاه لانگن دورف مورد مطالعه قرار گرفت. غلظتهای مختلف عصاره اتانولی پیه انار به محلول کربس ورودی به قلب افزوده شد. گروه شاهد عصاره دریافت نکرد. دادهها بر اساس میانگین و خطای معیار ارائه شدهاند.
عصاره پیه انار همچنین موجب افزایش فشار پرفوزیون کرونر قلب ایزوله بخصوص در غلظتهای 0005/0 تا 01/0 درصد شد (نمودار شماره 2).
تأثیر عصاره اتانولی پیه انار بر اختلاف فشار داخل بطن چپ (LVDP) قلب ایزوله در نمودار شماره 3 نشان داده شده است. غلظتهای 0005/0 و بالاتر موجب کاهش چشمگیر LVDP شدند.
در بخش دوم این مطالعه، میانگین ضربان قلب پس از دوره تثبیت در گروه شاهد 7 ± 195 ضربان در دقیقه بود (نمودار شماره 4). طی دوره ایسکمی ضربان قلب به صفر رسید ولی در طول دوره پرفوزیون مجدد با قبل از ایسکمی تفاوت معنیداری نداشت. در مقابل در گروه آزمون میانگین ضربان قلب قبل از القای ایسکمی 3 ± 305 ضربان در دقیقه بود که به طور معنیداری از گروه شاهد بالاتر بود. علیرغم توقف قلب متعاقب قطع محلول کربس، طی دوره پرفوزیون مجدد میانگین ضربان قلب در این گروه بین 295 تا 300 ضربان در دقیقه بود که به طور قابل توجهی از گروه شاهد بالاتر بود (001/0P<).
فشار پرفوزیون کرونر در پایان دوره تثبیت در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت (نمودار شماره 5). با این حال طی دوره پرفوزیون مجدد، فشار پرفوزیون کرونر در قلبهای گروه آزمون به طور معنیداری از گروه شاهد بیشتر شد.
میانگین فشار ناشی از انقباض بطن چپ در گروه شاهد پس از 30 دقیقه تثبیت 4 ± 43 میلیمتر جیوه بود (نمودار شماره 6). این متغیر در گروه آزمون به میزان قابل توجهی بالاتر بود (5 ± 63 میلیمتر جیوه، 05/0P<). تفاوت بین دو گروه طی دوره پرفوزیون مجدد از این نیز بیشتر شد به گونهای که در پایان این دوره میانگین LVDP در گروه آزمون بیش از دو برابر گروه شاهد برآورد شد (001/0P<).
نمودار شماره 2- تأثیر عصاره اتانولی پیه انار بر فشار پرفوزیون کرونر قلب مجزای رت. پرفوزیون محلول کربس به قلب ایزوله رت توسط دستگاه لانگن دورف صورت پذیرفت. گروههای آزمون همراه کربس غلظتهای مختلفی از عصاره پیه انار را دریافت نمودند. دادهها بر اساس میانگین و خطای معیار مشخص شدهاند.
نمودار شماره 3- تأثیر عصاره اتانولی بر فعالیت انقباضی بطن چپ (LVDP) قلب مجزای رت. پرفوزیون قلب مجزای رت توسط دستگاه لانگن دورف انجام شد. قلبها در گروههای آزمون همراه محلول کربس غلظتهای مختلفی از عصاره پیه انار را دریافت نمودند در حالی که گروه شاهد عصاره دریافت ننمود. دادهها بر اساس میانگین و خطای معیار نشان داده شدهاند.
نمودار شماره 4- تأثیر پیش درمان با عصاره پیه انار بر ضربان قلب ایزوله. طی 3 هفته دوره آزمایش، رتهای گروه آزمون عصاره اتانولی پیه انار و رتهای شاهد دارونما دریافت نمودند (10=n). قلب ایزوله کلیه رتها پس از تثبیت، 30 دقیقه ایسکمی عمومی و سپس 90 دقیقه پرفوزیون مجدد را تجربه نمودند. علامت ستاره بیانگر تفاوت معنیدار (001/0P<) در مقایسه با گروه شاهد میباشد.
نمودار شماره 5- تأثیر عصاره پیه انار بر فشار پرفوزیون قلب ایزوله. عصاره پیه انار و دارونما به مدت 3 هفته به ترتیب به رتهای آزمون و شاهد گاواژ شد. سپس قلب ایزوله رتها تحت شرایط ایسکمی (30 دقیقه) و پرفوزیون مجدد (90 دقیقه) مورد مطالعه قرار گرفت (10=n). علامت ستاره بیانگر اختلاف معنیدار (*: 05/0P<، **: 01/0P< و ***: 001/0P<) بین دو گروه میباشد.
نمودار شماره 6- تأثیر عصاره پیه انار بر فشار ناشی از انقباض بطن چپ (LVDP). رتهای گروه آزمون به مدت 3 هفته عصاره اتانولی پیه انار و گروه شاهد طی همین مدت دارونما دریافت نمودند (10=n ). قلب ایزوله هر دو گروه طی 30 دقیقه ایسکمی و 90 دقیقه پرفوزیون مجدد مورد مطالعه قرار گرفت. علامت ستاره بیانگر اختلاف معنیدار بین دو گروه است (*: 05/0P< و ***: 001/0P<).
فعالیت مکانیکی قلب ( RPP) پس از 30 دقیقه تثبیت در گروه شاهد قلب 871 ± 8481 بود. این فراسنجه در گروه آزمون در همین زمان بیش از دو برابر گروه شاهد بود
(1406 ± 19225، 001/0 P<). طی دوره پرفوزیون مجدد میانگین RPP در گروه شاهد کاهش یافت و به حدود 62 درصد میزان اولیه رسید (نمودار شماره 7)، در حالی که در گروه آزمون تغییر معنیداری نسبت به شروع آزمایش نشان نداد.
حداکثر مشتق فشار به زمان ( dp/dtmax) به عنوان شاخص سرعت انقباض بطن پس از دوره تثبیت در گروه شاهد 103 ± 1208 میلیمتر جیوه بر ثانیه بود که در مقایسه با گروه آزمون (98 ± 2051 میلیمتر جیوه بر ثانیه) به طور معنیداری پایینتر بود (نمودار شماره 8). طی دوره پرفوزیون مجدد میزان این متغیر در گروه آزمون به طور معنیداری از گروه شاهد بالاتر باقی ماند.
میانگین وسعت ناحیه آنفارکتوس در گروه شاهد 3 ± 42 درصد بود (نمودار شماره 9) که این میزان حدود سه برابر وسعت محاسبه شده در گروه آزمون بود (4 ± 15درصد، 001/0 P<).
میانگین وزن قلب در گروه شاهد 9/0 گرم و در گروه عصاره اتانولی پیه انار 2/1 گرم بود (نمودار شماره 10). تفاوت دو گروه از نظر آماری معنیدار بود (001/0 P<).
نمودار شماره 7- تأثیر عصاره پیه انار بر درصد فعالیت مکانیکی قلب (RPP%). رتها در گروههای شاهد و آزمون به مدت 3 هفته به ترتیب دارونما و یا عصاره پیه انار دریافت کردند. در پایان دوره قلب ایزوله کلیه رتها به روش لانگن دورف و طی 30 دقیقه ایسکمی عمومی و 90 دقیقه پرفوزیون مجدد مورد مطالعه قرار گرفتند. علامت ستاره بیانگر اختلاف معنیدار بین دو گروه است (***: 001/0P<).
نمودار شماره 8- تأثیر عصاره اتانولی پیه انار بر حداکثر سرعت انقباض بطن چپ (dp/dtmax). رتها در گروههای شاهد و آزمون در گروههای دهتایی به مدت سه هفته به ترتیب دارونما و یا عصاره پیه انار دریافت نمودند. در پایان دوره قلب مجزای کلیه حیوانات به روش لانگن دورف و تحت شرایط 30 دقیقه ایسکمی و 90 دقیقه پرفوزیون مجدد مورد مطالعه قرار گرفت. علامت ستاره بیانگر اختلاف معنیدار با گروه شاهد میباشد (**: 01/0P< و ***:001/0P<).
نمودار شماره 9- تأثیر عصاره پیه انار بر وسعت ناحیه آنفارکتوس. رتها در گروه آزمون طی سه هفته عصاره اتانولی پیه انار دریافت نمودند. به رتها در گروه شاهد طی مدت مشابه دارونما تجویز شد. پس از این دوره قلب ایزوله کلیه رتها 30 دقیقه ایسکمی و 90 دقیقه پرفوزیون مجدد را تجربه نمودند. علامت ستاره بیانگر تفاوت معنیدار بین دو گروه آزمایشی میباشد (001/0P<).
نمودار شماره 10- تأثیر عصاره پیه انار بر وزن قلب در رتهای مورد آزمایش. طی سه هفته دوره آزمایش، گروههای شاهد و آزمون به ترتیب دارونما و یا عصاره اتانولی پیه انار دریافت کردند. تفاوت معنیدار بین دو گروه توسط علامت ستاره مشخص شده است (001/0P<).
بحث
این پژوهش طی دو مرحله به بررسی تأثیر عصاره اتانولی پیه انار بر قلب ایزوله رت پرداخت. هدف از مرحله اول این پژوهش بررسی مقدماتی (پیلوت) تأثیر مستقیم عصاره اتانولی پیه انار بر قلب ایزوله رت بود که بدینمنظور عصاره پیه انار مستقیماً به محلول کربس ورودی به قلب افزوده شد. طی مرحله دوم، عصاره طی مدت سه هفته روزانه به داخل معده
رت های گروه آزمون گاواژ شد. پس از این دوره، قلب تحت بیهوشی از بدن حیوان خارج شده به روش لانگن دورف مورد مطالعه قرار گرفت. یادآور میشود در مرحله دوم، تمامی قلبها 30 دقیقه ایسکمی عمومی و سپس 90 دقیقه پرفوزیون مجدد را تجربه نمودند.
شواهد اپیدمیولوژیک نشان میدهند غذاها و یا نوشیدنیهای غنی از ترکیبات فنولی و آنتیاکسیدانها، میزان ابتلا به بسیاری از بیماریها و از جمله بیماریهای قلبی- عروقی را کاهش میدهند [17]. اثرات حفاظتی پلیفنولها در بیماریهای قلبی- عروقی عموماً به توانایی این ترکیبات در تعدیل عملکرد اندوتلیوم عروق، خواص آنتیاکسیدان و ضد التهاب، القاء تولید نیتریک اکسید و انبساط عروق، مهار بیش فعالی پلاکتها و مهار پرولیفراسیون و آنژیوژنز نسبت داده میشود [18، 17، 13-10]. عصارههای گیاهی دارای ترکیبات مختلفی میباشند که گاهی ممکن است در کنار اثرات درمانی عوارضی را ایجاد کنند. بنابراین تعیین حداقل دوز توکسیک برای استفاده مناسب از آنها خالی از لطف نیست [19].
مرحله اول این مطالعه با هدف امکان افزودن عصاره پیه انار به محلول کربس ورودی به کرونر قلب ایزوله صورت گرفت. غلظتهای بالاتر از 00001/0 درصد عصاره فوق موجب کاهش ضربان قلب و افزایش تدریجی فشار داخل کرونر شد. به علاوه فشار دیاستولی داخل بطن نیز افزایش یافت به گونهای که فشار نبض (LVDP) به صفر تمایل پیدا نمود. در مطالعه مشابهی که قبلاً توسط این گروه با غلظتهای 1-1/0 درصد عصاره اتانولی پوست انار بر قلب ایزوله رت انجام شده بود، اثرات کاردیودپرسان مشابهی مشاهده شد که احتمالاً به خاطر مقادیر بالای تانن در عصاره بوده است [20]. شایان ذکر است تانن میتواند به پروتئینها باند شود و موجب دناتوره شدن آنها شود [21] . با اینحال بر اساس جستجوی نویسندگان این مقاله، هیچگونه گزارش مشابهی در این زمینه در دسترس نمیباشد. از آنجا که عصاره پیه انار در این مطالعه حتی در غلظتهای بسیار پایین عملکرد طبیعی قلب را مختل مینمود و به علاوه موجب پراکندگی نتایج حتی در پایینترین غلظتهای مورد مطالعه میشد، از ادامه مطالعه و القای ایسکمی و پرفوزیون مجدد به این روش خودداری شد.
در بخش دوم این مطالعه تجویز خوراکی عصاره پیه انار به مدت سه هفته موجب کاهش آسیب ناشی از ایسکمی و پرفوزیون مجدد در قلب مجزای حیوان شد. در بیماران مبتلا به نارسایی عروق کرونر، اگرچه برقراری مجدد جریان خون متعاقب ایسکمی برای نجات میوکارد لازم است اما خود پرفوزیون مجدد موجب آسیب میوکارد میشود. تغییرات عملکردی دوره پرفوزیون مجدد شامل دپرسیون انقباض، کاهش جریان کرونر و همچنین تغییر واکنش عروق است. پس از ایسکمی میوکارد میزان گونههای فعال اکسیژن افزایش پیدا میکند که نقشی کلیدی در آسیب دوره پرفوزیون مجدد ایفا مینمایند [22]. در این رابطه آسیب به میتوکندری، آنزیم زانتین اکسیداز، اسید چرب غیراشباع به واسطه P-450، اکسیداسیون کاتکول آمین و پراکسیداسیون هیدروژن از اهمیت ویژهای برخوردار میباشند [23]. در این پژوهش، مصرف پیه انار طی دوره 21 روزه موجب افزایش معنیدار ضربان قلب، فشار داخل بطن و فشار پرفوزیون کرونر شد. همچنین، انفارکت سایز در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری کاهش یافت. عدم وجود اثرات کاردیوتوکسیک در زمانی که عصاره به صورت خوراکی تجویز میشد، میتواند به این دلیل باشد که عوامل کاردیودپرسان در مواجهه با آنزیمها و سایر عوامل موجود در دستگاه گوارش غیرفعال شوند [24]. همچنین آنزیمهای کبدی که در سم زدایی نقش دارند ممکن است در این امر دخیل باشند [25].
در سالهای اخیر، مطالعات متعددی بر روی منابع طبیعی به منظور یافتن منابع غنی از آنتیاکسیدانها و نقش حفاظتی این ترکیبات در برابر صدمات ناشی از استرس اکسیداتیو انجام شده است . آنتیاکسیدانهای مختلفی در این زمینه مورد استفاده قرار گرفتهاند که از آن جمله میتوان ویتامینهای E و C و آنتیاکسیدانهای گیاهی را نام برد [29-26] . در یک مطالعه اثرات رزوراترول ( resveratrol) که مادهای مشتق از انگور یاقوتی میباشد بر آریتمیهای قلبی ناشی از ایسکمی و پرفوزیون مجدد در رت مورد ارزیابی قرار گرفت. طی این مطالعه مشخص شد که رزوراترول با اثر بر کانالهای یونی دوره مقاومت مؤثر گره AV و الیاف پورکنژ و دیگر قسمتهای سیستم هدایتی قلب را افزایش میدهد. این ماده در واقع از جریان سدیم به داخل سلول ممانعت به وجود میآورد و همچنین جریان کلسیم را به داخل سلول کاهش میدهد [31، 30]. در مدلی مشابه پژوهش حاضر بر روی قلب ایزوله موش، تأثیر اپیژنین ( apigenin)، آنتیاکسیدان موجود در گیاه کرفس ( Apium graveolens) ، متعاقب ایسکمی و پرفوزیون مجدد میوکارد بررسی شد. هم راستا با نتایج پژوهش حاضر، اپیژنین اثرات کاردیوپروتکتیو مشابهی بر بهبود عملکرد قلب و کاهش ناحیه انفارکت شده نشان داد [32]. مطالعه مشابهی با یک آنتیاکسیدان گیاهی تحت عنوان ویتاپرو نیز نتایج مشابهی به همراه داشت [33]. در مطالعهای دیگر، یکی از گونههای گل رز ( Xinjiang rosa rugosa) که دارای خاصیت آنتیاکسیدانی بالایی میباشد، موجب کاهش انفارکت سایز متعاقب آسیب ناشی از ایسکمی و پرفوزیون مجدد در رت شد [34]. همچنین، فلاونوئید موجود در شکلات تلخ ( epicatechin) از طریق تحریک گیرنده اوپوئیدی دلتا، موجب بروز اثرات کاردیوپروتکتیو شده است [35]. آب انار حاوی مقادیر بالایی از آنتیاکسیدانهای محلول مانند پلی فنولها، تانن و آنتوسیانینها میباشد. در یک مطالعه ظرفیت آنتیاکسیدانی و توانایی خنثیسازی رادیکالهای آزاد توسط کنسانتره آب انار در مقایسه با 9 آب میوه تجاری دیگر، مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس یافتههای این مطالعه، بیشترین میزان ترکیبات فنولی مربوط به آب انار بود، همچنین بیشترین ظرفیت تام آنتیاکسیدانی نیز در آب انار مشاهده شد [36]. در پژوهشی دیگر، تأثیر حفاظتی پلیفنولهای انار در شرایط درون تنی ( in vivo) در رت مورد مطالعه قرار گرفت. متعاقب 45 دقیقه انسداد کرونر و 180 دقیقه پرفوزیون مجدد، در گروههای آزمون نسبت به گروه شاهد فعالیت انقباضی قلب به طور معنیداری بهتر بود و همچنین شاخصهای آسیب میوکارد شامل آنزیمهای کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز و همچنین وسعت ناحیه انفارکت شده بهبود قابل ملاحظهای نشان میداد [37].
در مرحله دوم پژوهش، قلبهای مجزا در دو گروه شاهد و آزمون حتی قبل از القای ایسکمی با هم تفاوت داشتند. این پدیده بیانگر آن است که تجویز آب انار به مدت سه هفته موجب یکسری تغییرات ساختاری و/یا عملکردی در قلب شده که به تفاوتهای مشاهده شده انجامیده است. جهت بررسی مقدماتی علت این تفاوت، قلب حیوانات مورد مطالعه توسط ترازوی دیجیتال دقیق، توزین شد. جالب آن که وزن قلب حیوانات گروه آزمون به طور معنیداری از گروه شاهد بیشتر بود. این امر پیشنهاد میکند که احتمالاً تجویز آب انار موجب هیپرتروفی قلب حیوانات مورد مطالعه شده است. نویسندگان این مقاله در بررسی منابع قابل دسترس به مورد مشابهی برخورد نکردند. بررسی جزئیات و مکانیزم این پدیده خارج از موضوع این پژوهش بود و نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
نتیجهگیری
نتایج این پژوهش نشان داد که پرفوزیون مستقیم قلب توسط عصاره پیه انار موجب اثرات کاردیودپرسان قوی در قلب میشود. این در حالی است که پیش درمانی از طریق تجویز خوراکی پیه انار موجب بهبود عملکرد همودینامیک قلب و کاهش وسعت ناحیه انفارکت شده پس از آسیب ایسکمیک و پرفوزیون مجدد میوکارد میشود.
تعارض منافع
هیچگونه تعارض منافع توسط نویسندگان بیان نشده است.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از معاونت پژوهشی دانشگاه فردوسی جهت حمایت مالی از این پژوهش قدردانی میشود (پژوهه شماره 48973/2).
 منابع
Salie R, Huisamen B and Lochner A. High carbohydrate and high fat diets protect the heart against ischaemia/reperfusion injury. Cardiovasc Diabetol. 2014; 18 (13): 109-113.
- Paradies G, Petrosillo G, Pistolese M, Di Venosa N, Serena D and Ruggiero FM. Lipid peroxidation and alterations to oxidative metabolism in mitochondria isolated from rat heart subjected to ischemia and reperfusion. Free Radic. Biol. Med. 1999; 27 (1-2): 42-50.
- Marín-García J and Goldenthal MJ. Understanding the impact of mitochondrial defects in cardiovascular disease: a review. J. Card. Fail. 2002; 8 (5): 347-361.
- Marín-García J and Goldenthal MJ. Heart mitochondria signaling pathways: appraisal of an emerging field. J. Mol. Med. (Berl). 2004; 82 (9): 565-578.
- Cargnoni A, Ceconi C, Bernocchi P, Parrinello G, Benigno M, Boraso A, Curello S and Ferrari R. Changes in oxidative stress and cellular redox potential during myocardial storage for transplantation: experimental studies. J. Heart Lung Transplant. 1999; 18 (5): 478-487.
- Shahzad T, Kasseckert SA, Iraqi W, Johnson V, Schulz R, Schlüter KD, Dörr O, Parahuleva M, Hamm C, Ladilov Y and Abdallah Y. Mechanisms involved in postconditioning protection of cardiomyocytes against acute reperfusion injury. J. Mol. Cell Cardiol. 2013; 58 (21): 209-216.
- Chan PH. Reactive Oxygen Radicals in Signaling and Damage in the Ischemic Brain. J. Cereb. Blood Flow Metab. 2001; 21 (1): 2-14.
- Kini AS, Lee P, Marmur JD, Agarwal A, Duffy ME, Kim MC and Sharma SK. Correlation of postpercutaneous coronary intervention creatine kinase-MB and troponin I elevation in predicting mid-term mortality. Am. J. Cardiol. 2004; 93 (1): 18-23.
- Levitsky S. Protecting the myocardial cell during coronary revascularization. The William W. L. Glenn Lecture. Circulation. 2006; 114 (1): 339-343.
- Vita JA. Polyphenols and cardiovascular disease: effects on endothelial and platelet function. Am. J. Clin. Nutr. 2005; 81 (1): 292S-297S.
- Ross SM. Pomegranate: Its Role in Cardiovascular Health. Int. J. Nurs. Pract. 2009; 23 (3): 195-7.
- Yu J, Wang L, Walzem RL, Miller EG, Pike LM and Patil BS. Antioxidant activity of citrus limonoids, flavonoids, and coumarins. J. Agric. Food Chem. 2005; 53 (6): 2009-2014.
- Malviya S, Arvind, Jha A and Hettiarachchy N. Antioxidant and antibacterial potential of pomegranate peel extracts. J. Food Sci. Technol. 2014; 51 (12): 4132-4137.
- Al-Megrin W. A. In vivo study of pomegranate (Punica granatum) peel extract efficacy against Giardia lamblia in infected experimental mice. Asian Pac. J. Trop. Biomed. 2017; 7 (1): 59-63.
- Li Y, Ye T, Yang F, Hu M, Liang L, He H, Li Z, Zeng A, Li Y, Yao Y and Xie Y. Punica granatum (pomegranate) peel extract exerts potent antitumor and anti-metastasis activity in thyroid cancer. RSC Advances. 2016; 87 (6): 84523-84535.
- Noorbakhsh MF, Arab HA and Kazerani HR. Liver ischemia preconditions the heart against ischemia-reperfusion arrhythmias. IJBMS. 2015; 18 (9): 80-88.
- Miwa K, Igawa A, Nakagawa K, Hirai T and Inoue H. Consumption of vitamin E in coronary circulation in patients with variant angina. Cardiovasc. Res. 1999; 8 (3): 291-298.
- Stoclet JC, Chataigneau T, Ndiaye M, Oak MH, El Bedoui J, Chataigneau M and Schini-Kerth VB. Vascular protection by dietary polyphenols. Eur. J. Pharmacol. 2004; 500 (1-3): 299-313.
- Asif M. A brief study of toxic effects of some medicinal herbs on kidney. Adv. Biomed. Res. 2012; 1 (3): 40-44.
- Latifipour N KHR. Cardiovascular effects of peel extract on the Isolated Heart of the Rat. AJMP. 2011; 2 (46): 113-120.
Tikoo K, Sane MS and Gupta C. Tannic acid
ameliorates doxorubicin-induced cardiotoxicity and potentiates its anti-cancer activity: potential role of tannins in cancer chemotherapy. Toxicol. Appl. Pharmacol. 2011; 251 (3): 191-200.
- Zweier JL and Talukder MAH. The role of oxidants and free radicals in reperfusion injury. Cardiovasc. Res. 2006; 70 (2): 181-190.
- Bolli R. Oxygen-derived free radicals and postischemic myocardial dysfunction. JACC. 1988; 12 (1): 239-249.
- George CF. Drug metabolism by the gastrointestinal mucosa. J. Clin. Pharmacol. 1981; 6 (4): 259-274.
- Badenhorst CP, van der Sluis R, Erasmus E and van Dijk AA. Glycine conjugation: importance in metabolism, the role of glycine N-acyltransferase, and factors that influence interindividual variation. Expert Opin. Drug Metab. Toxicol. 2013; 9 (9): 1139-1153.
- Leifert WR, Jahangiri A and McMurchie EJ. Antiarrhythmic fatty acids and antioxidants in animal and cell studies. J. Nutr. Biochem. 1999; 10 (5): 252-567.
- Nikas DN, Chatziathanasiou G, Kotsia A, Papamichael N, Thomas C, Papafaklis M, Naka KK, Kazakos N, Milionis HJ, Vakalis K, Katsouras CS, Mpoumpa V, Vougiouklakis T and Michalis L. Effect of intravenous administration of antioxidants alone and in combination on myocardial reperfusion injury in an experimental pig model. Curr. Ther. Res. Clin. Exp. 2008; 69 (5): 423-439.
- Rice-Evans CA and Diplock AT. Current status of antioxidant therapy. Free Radic. Biol. Med. 1993; 15 (1): 77-96.
Laskowski H, Minczykowski A and Wysocki H. Mortality and clinical course of patients with acute myocardial infarction treated with streptokinase and antioxidants: mannitol and ascorbic acid. Int. J. Cardiol. 1995; 48 (3): 235-237.
- Chen W-P, Su M-J and Hung L-M. In vitro electrophysiological mechanisms for antiarrhythmic efficacy of resveratrol, a red wine antioxidant. Eur. J. Pharmacol. 2007; 554 (2-3): 196-204.
- Singh RB, Niaz MA, Rastogi SS and Rastogi S. Usefulness of antioxidant vitamins in suspected acute myocardial infarction (the Indian experiment of infarct survival-3). Am. J. Cardiol. 2016; 77 (4): 232-236.
- Hu J, Li Z, Xu LT, Sun AJ, Fu XY, Zhang L, Jing LL, Lu AD, Dong YF and Jia ZP. Protective Effect of Apigenin on Ischemia/Reperfusion Injury of the Isolated Rat Heart. Cardiovasc. Toxicol. 2015; 15 (3): 241-249.
- Adluri RS, Thirunavukkarasu M, Zhan L, Maulik N, Svennevig K, Bagchi M and Maulik G. Cardioprotective efficacy of a novel antioxidant mix VitaePro against ex vivo myocardial ischemia-reperfusion injury. Cell Biochem. Biophys. 2013; 67 (2): 281-286.
- Hou X, Han J, Yuan C, Ren H, Zhang Y, Zhang T, Xu L, Zheng Q and Chen W. Cardioprotective Effects of Total Flavonoids Extracted from Xinjiang Sprig Rosa rugosa against Acute Ischemia/Reperfusion-Induced Myocardial Injury in Isolated Rat Heart. Cardiovasc. Toxicol. 2016; 16 (1): 54-66.
- Panneerselvam M, Tsutsumi YM, Bonds JA, Horikawa YT, Saldana M, Dalton ND, Head BP, Patel PM, Roth DM and Patel HH. Dark chocolate receptors: epicatechin-induced cardiac protection is dependent on δ-opioid receptor stimulation. Am. J. Physiol. Heart. Circ. Physiol. 2010; 299 (5): 1604-1609.
- Aviram M, Dornfeld L, Kaplan M, Coleman R, Gaitini D, Nitecki S, Hofman A, Rosenblat M,
Volkova N, Presser D, Attias J, Hayek T and Fuhrman B. Pomegranate juice consumption reduces oxidative stress, atherogenic modifications to LDL, and platelet aggregation: studies in humans and in atherosclerotic apolipoprotein E-deficient mice. Am. J. Clin. Nutr. 2000; 71 (5): 1062-76.
Dong S, Tong X, Liu H and Gao Q. [Protective effects of pomegranate polyphenols on cardiac function in rats with myocardial ischemia/reperfusion injury]. Nan Fang Yi Ke Da Xue Xue Bao. 2012; 32 (7): 924–927.
|
 |
The Effects of Portulaca Supplementation on Antioxidant Biomarkers and Oxidative Stress in non-Active Girls |
P. 255-263 |
 |
B Ghorbanian *, Y Saberi, K Azali Alamdari, F Shokrollahi, H Mohammadi |
|
Abstract
(118 Views) |
Full-Text (PDF)
(51 Downloads)
|
 |
Study of the Antimicrobial Effects of Aqueous Extract of Olea europaea, Solanum nigrum, Artemisia sieberi, Teucrium polium, Glycyrrhiza glabra on some Food-borne Pathogenic Bacteria |
P. 264-273 |
 |
N Shariatifar, M Pirali-Hamedani *, M Moazzen, M Ahmadloo, D Yazdani |
|
Abstract
(169 Views) |
Full-Text (PDF)
(67 Downloads)
|
|
|
|
|
|
|
|